پنج راه برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در compliance
اخلاق حرفه ای و کمیته تطبیق حرفهای اعتقاد دارند که تطبیق برای کسب وکار بد است. آن ها باور دارند که این کار که منابع پر ارزش را بدون ارائهی هیچگونه ارزش مالی شفاف می بلعد. مجریان تطبیق میتوانند با استفاده از یک نرخ آشکار سازی یک نرخ بازگشت سرمایه یا ROI ، معترضان این کار را به حامیان آن تبدیل کنند. در این مطلب ۵ مورد از راهکارهای عمل برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در تطبیق مطرح میکنیم.
رهبران کلیدی کسبوکار را به کار بگیرید.
ارزیابی ROI در ابتدا نیازمند اشتغال کارمندان آن کسبوکار است. برای شروع از رهبران کمپانی آغاز کنید. این افراد از پیش میدانند که تطبیق برخی ارزشها را به وجود میآورد. از رهبران کمپانی درخواست کنید که کمیت ارزشهای اعتبار حرفهای سازمان را تعیین کنند. نزدیک شدن به آنها در این مسیر، در راستای ارزشهای تجاری تطبیق، به سرعت تغییراتی را در ذهنیات میانگیزد. در عوض تلاش برای توسعهی یک معیار ROI جامع و یگانه برای کل عملکرد تطبیق، با فشارآورترین و قابل توجهترین خطرات شروع کنید. سپس سرمایه و بازگشتهای بالقوه را برای هر یک از آنها شناسایی و کمیت آنها را تعیین کنید.
ارزشهای مالی برای مزایا و هزینههای کیفی در نظر بگیرید.
ROI نرخی است که مزایای برگشته به ارزش سرمایه را مقایسه میکند. این فرمول عموما برای دنبال کردن و پیگیری فرصتهای جدید کسبوکار دنبال میشود؛ برای مثال، محصول یا سرویس جدید، استفاده از یک همکار، خرید سهام و غیره. در مقابل، تطبیق ROI خطرات را در نظر میگیرد و بیشتر به بیمه شباهت دارد. کمپانیها و افراد برای محافظت در برابر انواع خطرات بیمهها را خریداری میکنند. با این حال، شباهت بیمه بسیار گسترده است. بیمه خطر را به اشتراک میگذارد؛ تطبیق عموما ریسک و خطرات را کاهش میدهد. اما به کار گیری مجریان در پذیرش هزینهی کاهش خطرات میتواند چالش برانگیز باشد. حرفهای های تطبیق باید بر روش و رفتار « این مسئله برای من اتفاق نمیافتد.» افراد فعال در حوزههای کسبوکار همچنین ریسک تطبیق را به حداقل میرسانند، زیرا تعیین کیفیت ارزش پیشگیری از خطرات (متنند پیشگیری از خطرات پنهان شده و مجازاتها) درست و سر راست نیست. تطبیق کمیت و کیفیت عناصر را شامل میشود. مراجعات قابل سنجش شامل درآمدهای افزایش یافته و هزینهی صرفهجویی میشود. مزایای کیفی شامل ارزش برند، اعتبار حرفهای و توانایی پیگیری فرصتهای جدید تجاری میشود. با این حال، ویژگیهای کیفی نشاندهندهی عدم کمیت نیستند. کمپانیها به صورت روزمره داراییهای غیر قابل دید و نامحسوس (مانند حق انحصاری و علامتهای تجاری) را ارزیابی میکنند. بهصورت مشابه، مدیریت میتواند ارزشهای مالی را برای هزینههای کیفی و مزایای کاهش خطرات تطبیق اختصاص بدهد؛ مانند محافظت از اعتبار حرفهای. سرمایه تطبیق نیز شامل عناصر کمی و کیفی میشود. سرمایههای کمی شامل حقوق متصدیان تطبیق، منابع اضافه برای اجرای کنترلها و سرمایهها در تکنولوژی میشود. سرمایههای کیفی، به علت مشاهده و دریافت خطرات بسیار زیاد، شامل ضایع شدن فرصتهای کسبوکار میشود. برای مثال سرمایهها یا هزینههای کیفی به دلیل مشاهده و دریافت خطرات بسیار زیاد، شامل از دست رفتن فرصتهای کسبوکار میشود. رهبران تطبیق نیاز دارند که اولین خط استحکامات را برای محدود کردن هزینهها و مزایای تطبیق از جنبههای فکری شخصی رهبران کسبوکار به کار بگیرند. به همین دلیل باید خطرات تطبیق را در انتزاع در نظر بگیرید، این یک روند کاملا مجزا برای درخواست اختصاص ارزشهای مالی از افراد است. برای مثال، در صورتی که سازمان از شکست و عدم موفقیت در تطبیق رنج میبرد، ارزشهای مالی اعتبار حرفهای آنها منجر به تاثیرات شدید مالی بر حرفهی آنها خواهد شد.
نرخ بازگشت سرمایه را ریسک به ریسک بررسی کنید.
برخی از سازمانهای تطبیق این امر را پیگیری میکنند که ROI به سراسر عملکردهای تطبیق اعمال شود. این ارزیابیها میتوانند در تنظیمات بودجهی سالیانه و جمعآوری منابع بیشتر مفید باشند. با این حال عموما بر معیارهایی متکی هستند که به راحتی برای ROI قابل ترجمه و تقسیر نیستند. اگر برنامهی تطبیق سازمان برای محاسبهی ROI به اندازهی کافی کامل و بالغ نیست، احتمالا یک
فرایندهای ردیابی و پیگیری و بنچمارکها را در کسبوکار خود بنیان گذاری کنید.
نشانهها را از طریق بازگشت و سرمایهای که میتوانید اندازه بگیرید، تعریف کنید. چگونه کمیت مزایای ملموس و غیر قابل لمس حاصل از برنامهی تطبیق را تعیین میکنید؟ تعیین مسیر موفقیت و پیگیری پیشرفت در مقابل آن بنچمارکها، عناصر مهم و ضروری در این فرایند هستند. برخی از خطرات بی تردید منجر به یک ROI منفی بر روی تطبیق خواهند شد. با این حال به کار گیری آن در کسبوکار، قانون و کارکنان تطبیق مفید است. برای این که بر روی این امر متمرکز باشید، باید گامهای زیر را دنبال کنید:
اطمینان حاصل کنید که مخاطبین و فضای مورد علاقهی آنها را میشناسید.
پیشبینی پیشفعالانهی این نواحی متمرکز نسبت به ساخت مجدد آنها پس از واقعیت، موفقیت بیشتری را به همراه خواهد داشت.
هرگاه که ممکن است بنچمارکهای ساده به کار بگیرید.
برای مثال، افسر ارشد جرائم مالی در یک کارخانه جهانی، شمار بازرسیهای منظم و موفق را گزارش کرد. بازرسان ارشد که مشابه سازمانهای تطبیق هستند، ROI را به عنوان نرخ منافعی که بر اساس هزینههای آژانس پوشش داده شدهاند، محاسبه میکنند. تحقیقات موسسهی بروکینگز ROI ۱۳.۴ را برای IGهای فدرال در طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ گزارش میکند.
هر دو نوع بنچمارکهای مستقیم و غیرمستقیم را در نظر داشته باشید.
سالها پیش یک کارخانهی خدمات مالی چندملیتی کارشناسانی را در زمینهی تطبیق به خدمت گرفت تا واحدهای کسبوکار را کمتر از میزانی که مورد انتظار بود به اجرا برسانند. این واحدهای کسبوکار سوءرفتارها را گزارش نمیکردند ، در عین حال مدیریت اجرائی استدلال کرد که باید مورد نادرستی وجود داشته باشد؛ پس از طریق مقایسهی نتایج کسبوکار قبل و بعد این چیدمان کاری تیمهای تطبیق، موفقیت برنامهی کارخانه را ارزیابی کرد. نتیجهی این ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه چشمگیر و برجستهی ۱۵:۱ بود.
از تکنولوژی برای اجتماع و ردیابی خودکار بنچمارکها استفاده کنید.
علم تجزیه و تحلیل دادهها را برای دستهبندی نتایج به بخشهای کوچکتر به کار بگیرید. زمانی که شما تعیین میکنید که چگونه دادهها را جمعآوری کنید و کدام دسته از اطلاعات برای جمعآوری اهمیت و ضرورت بیشتری دارند، یک داشبورد برای فرایند اندازهگیری و سنجش دایر کنید. با این کار شما نکات دادهای قابل توجهی خواهید داشت تا با میزان تلاشهای تطبیق در سازمان ارتباط بدهید. بازرسان قانونی، کارشناسان ماهر علم تجزیه و تحلیل دادهها، و کارشناسان خبرهی خطرات تطبیق و کنترل آنها میتوانند به متصدیان تطبیق کمک کنند که منابع دادهای بالقوه را شناسایی کنند، رویههای تحلیلی را توسعه داده و پکیجهای آماری را برای دستهبندی و طراحی متدولوژی نمرهدهی منطقی و معقول برای نمرهدهی نتایج، به کار بگیرند.
پلن ۸ را توسعه بدهید.
برخی از خطرات بی تردید منجر به یک ROI منفی بر روی تطبیق خواهند شد. با این حال به کار گیری آن در کسبوکار، قانون و کارکنان تطبیق مفید است. ROI در تطبیق حتی اگر منفی نیز باشد، این قابلیت را دارد که اولین خط استحکامات گیرندهی خطر و مالکان را به کار بگیرد و یک واکنش احتمالی ضرر و زیان بر اساس احتمال رویدادها، بازرسیها، و خسارات بالقوه توسعه بدهد. دومین خط استحکامات میتواند از برآوردها برای پالایش موانع و کنترلهای بازرسی در برابر احتمال و تاثیر خطرات، استفاده کند.
نتیجه گیری
اگر قصد آن را دارید که از یک کارخانه بازدید کنید و از مدیر کارخانه بپرسید که در صورتی که حکومت قوانین امنیتی را منسوخ کند، چگونه برنامهی امنیت آن ممکن است تاثیر گذار باشد، احتمال آن بسیار کم است یا حتی اصلا احتمال آن وجود ندارد که پاسخ مطلوبی دریافت کنید. به همین دلیل سازندگان به صورت عمده قبول دارند که امنیت تطبیق برای کسبوکار خوب است. آیا برای برنامهی تطبیق شما نیز همین را میتوان گفت؟ درست همانند این که بشریت برای مبارزه با بیماری، پادتنها را عرضه کردند، شرکتها نیز بهصورت غریزی با هر گونه مانع دریافتی مبارزه میکنند تا به منافع خود دست پیدا کنند. اگر ROI در تطبیق در اتصال با کارکنان کسبوکار توسعه پیدا کند، میتواند مسیر طولانی برای تغییر احساسات منفی مربوط به عملکرد سپری بکند.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
بازگشت سرمایه یا ROI شاخصی از یک عملکرد است که برای ارزیابی بازده یک سرمایه یا مقایسهی زراندمان شماری از سرمایهگذاریهای متفاوت به کار میرود. ROIتلاش میکند که به صورت مستقیم مقدار بازگشت یک سرمایهگذاری خاص را با توجه به ارزش سرمایه مورد نظر بسنجد. برای محاسبهی ROI یا بازگشت یک سرمایه، سود یا بازگشت یک سرمایه بر ارزش آن سرمایه تقسیم میشود. نتیجه در قالب درصد یا نسبت بیان میشود. فرمول ROI به صورت زیر است: ROI=(مبلغ حاصل از سرمایه-ارزش سرمایه)/ارزش سرمایه در این فرمول، مبلغ حاصل از سرمایه در واقع به وصولی که از فروش سرمایه مورد نظر به دست آمده است اشاره میکند. به دلیل این که ROI به صورت درصد محاسبه میشود، به راحتی میتواند با ROI های سایر سرمایهها مقایسه شود و این امکان را فراهم میسازد که انواع گوناگون سرمایهگذاریها را در مقابل سایرین ارزیابی کند.
خراب شدن نرخ بازگشت سرمایه
ROI به دلیل تطبیقپذیری و سادگی ان یک متریک محبوب است. اساسا این متریک میتواند به عنوان معیار اولیه از سودبخشی سرمایه استفاده شود. این معیارها میتوانند ROI در یک سرمایهگذاری مرتبط با سهام، ROI که یک کمپانی از توسعهی یک کارخانه انتظار دارد، یا ROI تولید شده در یک تراکنش مربوط به املاک و مستغلات باشد. محاسبات به خودی خود آنچنان پیچیده نیستند، و تفسیر آن برای گسترهی عریض اپلیکیشنهای آن نسبتا ساده است. اگز ROI یک سرمایهگذاری مثبت نیست، احتمالا ارزش این را دارد که وقت خود را صرف آن کنید. اما اگر گزینههای دیگری با ROI بالاتر در دسترس هستند، این نشانهها میتوانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا برخی از گزینهها را حذف کرده و بهترین گزینهها را انتخاب کنند. همچنین سرمایهگذاران باید از ROIهای منفی اجتناب کنند که به از دست دادن شبکه اشاره کنند. برای مثال، فرض کنید که جو در سال ۲۰۱۰ مبلغ ۱۰۰۰ دلار را در Slice Pizza Corp سرمایهگذاری کرده است و یک سال بعد سهام اشتراکی خود را به مبلغ کلی ۱.۲۰۰ دلار به فروش رسانید. برای محاسبهی بازگشت سرمایه یا ROI، او باید سود خود را که از کسر مبلغ فروخته شده بر مبلغ خریداری شده به دست میآید (200=1000-1200)، بر مبلغ سرمایه (۱۰۰۰) تقسیم کند که در این حالت ROI برابر خواهد بود با ۱۰۰۰/۲۰۰ یا ۲۰ درصد. با این اطلاعات، جو باید سرمایهی خود در Slice Pizza را با سایر پروژهها مقایسه کند. فرض کنید که جو در سال ۲۰۱۱ همچنین مبلغ ۲.۰۰۰ دلار را در Big-Sale Stores Inc. سرمایهگذاری کرده است و سهام خود را به مبلغ کلی ۲.۸۰۰ دلار در سال ۲۰۱۴ فروخته است. ROI جو در این سرمایهگذاری برابر ۲۰۰۰/۸۰۰ یا ۴۰ درصد است. محدودیتهای ROI که در رابطه با مسائل بالقوه برخواسته از تقابل بازههای زمانی مطرح شدهاند، مشاهده کنید.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه
مثالهای مانند آنچه در رابطه با جو مطرح شد، برخی از محدودیتهای استفاده از ROI را آشکار میکنند؛ مخصوصا زمانی که سرمایهها مقایسه شوند. در حالی که ROI سرمایهگذاری دوم جو ۲ برابر سرمایهگذاری اول او بود، بازهی زمانی میان خرید و فروش او برای سرمایهگذاری اول او یک سال و برای سرمایهگذاری دوم او سه سال بود. در نتیجه جو میتواند ROI سرمایهگذاری چند سالهی خود را تطبیق بدهد. از آن جایی که ROIکلی او ۴۰ درصد بود، برای محاسبهی ROI میانگین سالانه، او باید میزان ۴۰ درصد را بر ۳ سال تقسیم کند که نتیجهی آن ۱۳.۳۳ درصد خواهد بود. ROI میتواند در پیوستگی با نرخ بازگشت استفاده شود که در محاسبهی بازهی زمانی یک پروژه مورد نیاز خواهد بود. همچنین میتواند NPV (Net Present Value) را به کار بگیرد که با توجه به تورم، اختلاف میان مقدار پول را بر حسب زمان محاسبه میکند. اپلیکیشن NPV در زمان محاسبهی نرخ بازگشت اغلب نرخ حقیقی بازگشت یا Real Rate of Return نامیده میشود.
پیشرفتهای نرخ بازگشت سرمایه
بهتازگی، کسبوکارها و سرمایهگذاران اصلی به توسعهی پلتفرم جدیدی از مبحث ROI علاقه مند شدهاند که بازگشت اجتماعی سرمایه یا SROI (Social Return on Investment) نامیده میشود. SROI در ابتدا در اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی توسعه داده شد و با استفاده از ارزشهای مالی اضافی تاثیرات وسیعتری را برای حسابهای مالی به ارمغان میآورند. برای مثال متریکهای محیطی و اجتماعی در حال حاضر در حسابهای مالی قراردادی منعکس نمیشوند. SROI کمک میکند تا ارزش مقصود ESG (Environmental Social & Governance) مختلف که در عملیاتهای SRI (socially responsible investing) استفاده میشوند، درک شوند. برای نمونه، یک کمپانی ممکن است تصمیمی مبتنی بر به جریان انداختن آب در کارخانهی خود بگیرد و نورپردازی آن را جایگزین تمام لامپهای LED کند. این تصمیمات هزینههای فوری به همراه دارند که ممکن است تاثیر منفی بر ROI مرسوم داشته باشد؛ با این حال، مزایای شبکه برای جامعه و محیط، میتواند منجر به SROI مثبت شود. بسیاری دیگر از چاشنیهای جدید ROI وجود دارند که برای اهدافی خاص و ویژه توسعه داده شدهاند. آمار رسانههای اجتماعی به جزئیاتی از تاثیرات کمپینهای رسانههای اجتماعی اشاره میکند. برای مثال، تعداد کلیکها یا لایکها برای بخشی از تلاشها تولید شدهاند. به صورت مشابه، آمار بازاریابی ROI تلاش میکنند که بازگشت قابل استدلال برای تبلیغات آگهی یا بازاریابی را شناسایی کنند. همان طور که گفته شد، یادگیری ROI به میزان اطلاعات یاد گرفته شده و باقی مانده به عنوان فارغالتحصیلی از ادامه تحصیل یا یادگیری مهراتها وابسته است. همان طور که جهان پیشرفت کرده و همچنین اقتصاد تغییر میکند، اطینان داریم که بسیاری از انواع دیگر اشکال ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
مهارتهای خود را در چالشهای بازرگانی بسنجید.
با استفاده از شبیهسازهای وابسته به سهام میتوانید مهارتهای بازرگانی خود را بسنجید. این یک پلتفرم مناسب و ایدهآل است که مسیر شما را برای ورود به بازار هموار میکند. پیش از این که شروع به رسیک در رابطه با پول و سرمایهی خود بکنید، بازرگانی و کسبوکار را با مبلغ ۱۰۰.۰۰۰ دلار در یک محیط مجازی شروع کنید. از این طریق میتوانید شروع به معامله و ارتباط با سایر بازرگانان با زمینههای فعالیت مختلف و تجربیات گوناگون کنید و متدها و روشهای پسزمینهی تجارت آنها را یاد بگیرید تا به سرمایهگذاری هوشمند تبدیل شوید.
با نظارت بر رقبا، استراتژی های کسب و کار بهتری برای خود بسازید
وارد شدن به یک اقیانوس پر از رقیب ممکن است واقعا سخت و خسته کننده باشد. شما مطمئناُ در این راه از مشاوران کسب و کار کمک میگیرید که بتوانید بازار جدید خود را بسازید و استراتژی های کسب و کار پایدار خود را به وجود آورید. اما بیایید صادق باشیم. آیا این واقعا قابل دستیابی است؟ بله، قابل دستیابی است اما ممکن است شانس کمی داشته باشید. آنچه شما میتوانید انجام دهید این است که به طور مرتب وب سایت ها، شبکه های اجتماعی و استراتژی های تبدیل رقبای خود را نظارت کنید. در این مقاله شما میآموزید که: چگونه استراتژی های کسب و کار رقبای خود را پیدا کنید چگونه برای مقابله با آنها تحقیق کنید چگونه مشتریان آنها را به سمت خود بکشانید اگر رقبای شما پایگاه ایمیل گسترده ای دارند، این یک فرصت عالی برای شما است!
همه ما این را شنیده ایم که کمپین های ایمیل موثرترین نوع بازاریابی هستند. درست است، این موثرترین راه برای رسیدن به مشتریان جدید است و اگر رقیب شما کمپین بازاریابی ایمیل داشته باشد شما هم باید حتما داشته باشید. در اینجا راهی وجود دارد که شما بتوانید کمپین های ایمیلی رقیب خود را بیابید. این راه میتواند به شما بسیار کمک کند و راهی بسیار ساده و آسان است. تنها کافی است به خبرنامه رقیب خود بپیوندید و این اصلا کار سختی نیست. این کار برای شما و برای تیم بازاریابی شما بسیار ارزشمند است زیرا میتوانید از استراتژی رقیب خود به راحتی مطلع شوید.
در استراتژی شبکه های اجتماعی رقیب خود به دنبال فرصت بگردید
هر کسب و کاری از طریق شبکه های اجتماعی با پایه و اساس مشتریان خود ارتباط برقرار میکند. اگر شما به طور منظم بر حضور رقبای خود در شبکه های اجتماعی نظارت کنید، میتوانید دریابید که آنها از چه استراتژی هایی استفاده میکنند، در حال نوشتن چه نوع محتوایی هستند و مهم تر از همه میتوانید بفهمید که آیا مشتریانشان از آنها راضی هستند یا نه. اگر مشتریان آنها را ناراضی یافتید باید این سوال را از خود بپرسید که من چه کاری میتوانم انجام دهم تا از رقیبان خود بهتر باشم و مشتریان را راضی کنم؟ اطلاعات ارزشمندی که از تحقیق در مورد رقبای خود در شبکه های اجتماعی به دست میآورید کمک زیادی به شما میکند.
برای پیدا کردن نقطه ضعف های استراتژی رقیب، با مشتریان آنها مصاحبه کنید
همانطور که در بالا اشاره کردیم، نظارت بر وب سایت رقیب بسیار اهمیت دارد، اما چیزی که نباید فراموش کنید ارتباط با مشتریان رقیب است که احتمالا روزی مشتریان شما خواهند شد. سعی کنید مکان هایی را که مشتریان رقیب شما در آنها جمع میشوند پیدا کنید. این مکان ها میتواند موارد زیر باشد: گروه ها یا صفحات فیس بوک گروه ها یا دنبال کندگان رقیب در لینکدین برخی کانال های اختصاصی در صنعت خودتان شما میتوانید با مصاحبه با حدود 20 تا 50 مشتری سوالات زیر را از آنها بپرسید: بزرگترین مشکل شما چیست؟ آیا برای این مشکل راه حلی دارید؟ آیا شما از خدمات یا محصولات آنها (رقیب) استفاده میکنید؟ نظرتان درباره این محصولات و خدمات چیست؟ دوست دارید در محصول چه چیزی بهتر شود؟ پاسخ این سوالات میتواند به شما کمک کند تا به درک بهتری در مورد استراتژی های کسب و کار رقیب خود برسید یا مشکلات محصول و خدمات خود را بفهمید و آنها را برطرف کنید.
بر وب سایت، استراتژی SEO و کلمات کلیدی رقیب خود نظارت کنید
گاهی اوقات، حتی ایجاد کوچکترین تغییر در وب سایت میتواند نرخ تبدیل شما را افزایش دهد. به عنوان مثال وب سایت تجارت الکترونیک رقیب شما از مشتریان درخواست میکند که یک حساب کاربری ایجاد کنند تا بتوانند خرید را انجام دهند. آنها متوجه شدند که وقتی مشتریان بالقوه میفهمند که بدون ایجاد حساب کاربری میتوانند خرید کنند بهتر و بیشتر خرید میکنند، بنابراین تصمیم گرفتند فرم ثبت نام حساب کاربری را حذف کنند. این برای شما بسیار مهم است. زیرا اگر رقیب شما تصمیم به حذف فرم ثبت نام گرفته است پس میزان بازدهی بیشتری وجود داشته است. با نظارت دقیق بر رقیب خود در اینترنت، همیشه میتوانید یک قدم جلوتر از آنها باشید و در طول زمان میتوانید استراتژی های کسب و کار خود را به بهترین شکل بسازید. امروزه بیشتر از پیش شاهد راه اندازی استارت آپ هایی که خدمات یکسانی را پوشش می دهد هستیم . بنابراین در صورتی که قصد راه اندازی استارت آپ خدماتی را دارید ، لازم است که پیش از هر گونه اقدامی ، استراتژی کسب و کار خود را با توجه به آنالیز استراتژی های کسب و کار رقیب خود نوشته و آن را بررسی کنید. بیشتر بخوانید: چه زمانی نباید اقدام به راه اندازی استارت آپ کرد؟
چگونه میتوانید یک ایده خوب برای کسب و کار دیجیتال انتخاب کنید؟
تمایل به شروع یک کسب و کار دیجیتال به بسیاری از دلایل یک حرکت هوشمندانه است. اما بزرگترین مانعی که درحال حاضر برای همه کسانی که میخواهند یک کسب و کار برای خودشان به صورت آنلاین و دیجیتال راه اندازی کنند وجود دارد، ایده کسب و کار دیجیتال مناسب است. اینکه نمیدانند چه کسب و کاری برای آنها بهتر و سودآورتر است. اما چگونه میتوانید یک ایده کسب و کار دیجیتال خوب برای خود پیدا کنید؟ قبل از اینکه به فکر پیدا کردن ایده کسب و کار باشید ابتدا باید کسب و کار آنلاین، اهداف آن و مزایای آن را بشناسید. همچنین مهمترین نکته این است که بدانید هدفتان از شروع یک کسب و کاردیجیتال چیست. خبر خوب برای شما این است که شما برای شروع کسب و کار خود در بهترین زمان تاریخ بشری زندگی میکنید. هرگز تا قبل از این هزینه های راه اندازی یک کسب و کار تا این حد پایین و پتانسیل کسب درآمد تا این حد بالا نبوده است. شما به منابع و ابزارهایی دسترسی دارید که تا 10 سال پیش وجود نداشت، رسانه های اجتماعی تنها یک نمونه کاربردی از آنها است.
اهداف و نیازهای شما از کسب درآمد چیست؟
شروع یک کسب و کار دیجیتال تصمیمی نیست که شما به راحتی آن را گرفته باشید، مطمئنن شما چند بار به این ایده فکر کرده اید و از آن صرف نظر کرده اید و چندین بار نیز خودتان را متقاعد کردید که این بهترین تصمیم ممکن است که میتوانید بگیرید. اما اینکه چرا شما بخواهید کسب و کار دیجیتال خود را راه اندازی کنید و دلایل آن که شما بخواهید این کسب و کار را به صورت نیمه وقت یا تمام وقت به کار بگیرید به چندین عامل مهم بستگی دارد که در زیر آورده ایم: 1- پول 2- استقلال 3- پیش بینی پذیری هیچ احساسی بهتر از این نیست که شما زیر نظر کافرمای نامطلوب کار نکنید و خودتان بادبان های موفقیت را به سمت افق روشن کارآفرینی تنظیم کنید. شما ایمان دارید که میتوانید آن را شروع کنید. اما یک نیاز اساسی تر به دست آوردن پول و درآمد به جای صبر کردن برای حقوق و کمی پول بیشتر با اضافه کاری های سنگین است. و اینجا جایی است که شما باید کمی تامل کنید و از خودتان بپرسید که چگونه میخواهید درآمدتان را جایگزین کنید و چرا؟ از آنجا که پاسخ این سوال تاثیر مستقیم بر نوع کسب و کاری که شما خواهد داشت پس درخواهید یافت که تنها دو نوع کسب و کار برای شما وجود دارد: کسب و کار مبتنی بر محصول کسب و کار مبتنی بر خدمات یک کسب و کار مبتنی بر محصول کسب و کاری است که در آن شما به طور مستقیم فروش محصولات را به مشتریان انجام میدهید. فروشگاه های تجارت الکترونیک نمونه ای از این نوع کسب و کار میباشند. فقط باید بدانید که در این نوع کسب و کار چندین هفته و شاید چندین ماه طول بکشد تا شما بتوانید کسب درآمد کنید. کسب و کار مبتنی بر خدمات به این صورت است که شما به جای محصول و کالا خدماتی را به مشتریان خود ارائه میدهید. زیبایی این نوع کسب و کار این است که تقریبا بلافاصله به درآمد میرسید. نمونه ای از کسب و کار مبتنی بر خدمات دستیاران مجازی، نویسندگان آزاد یا فریلنسرها، توسعه دهندگان وب و مشاوران SEO هستند.
مزایای کسب و کار دیجیتال
هنگامی که شما هر نوع کسب و کار آنلاین را با انواع خرده فروشی های غیر آنلاین مقایسه میکنید، میفهمید که چرا دهها میلیون نفر در سراسر دنیا مسیر کسب و کارهای آنلاین و راه اندازی استارت آپ را در پیش گرفته اند. هنگامی که شما یک کسب و کار واقعی یا غیر آنلاین دارید به این معنی است که باید به فکر وام های بانکی، اجاره نامه، بیمه کسب و کار، استخدام کارمندان، آموزش کارکنان و غیره باشید. پس از آن باید به فکر پیدا کردن یک مکان برای کسب و کار خود باشید. در حقیقت 50 درصد از خرده فروشی ها در طول سه سال اول خود شکست خورده اند.
برخی از بهترین مزایای کسب و کار دیجیتال عبارتند از: هزینه کم برای راه اندازی نداشتن مخارج غیر ضروری میتوان از هر نقطه از دنیا آن را اجرا کرد قابلیت اجرای پاره وقت عدم نیاز به کارمند، مگر اینکه خودتان بخواهید بیشتر کسب و کارهای آنلاین را میتوانید با سرمایه بسیار اندک نسبت به راه اندازی یک کسب و کار سنتی راه اندازی کنید. حتی برخی از آنها وجود دارد که کاملا بدون سرمایه و از صفر میتوانید آنها را راه اندازی کنید. بیشتر بخوانید: بهترین ایده های کسب و کار اینترنتی برای کسب درآمد آنلاین
۴ راهکار مبتنی بر SaaS برای موفقیت کسب و کارها
از برنامه های جمع آوری پول تاارسال خودکار ایمیل همگی راهکار مبتنی بر SaaS هستند که می تواند به رونق و موفقیت کسب و کار شما کمک کند. مقاله : مدل Saas یا Software as a Service چیست؟ کسب وکارهای کوچک به دست های کمک رسان متعددی نیاز دارند تا بتوانند سهم خود را از بازار بدست بیاورند راهکار مبتنی بر SaaS یکی از تکنولوژی های کاربردی است که در عرصه موفقیت کسب و کار ها می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. راهکار مبتنی بر SaaS به کمک کارآفرینان آمده تا کارهای دشوار گذشته را به ساده ترین شکل ممکن ساماندهی و اجرا کنند. دراین گزارش به 4 راهکار مبتنی بر SaaS جهت رونق بخشیدن به کسب وکارهای کوچک اشاره می کنیم.
1- عرضه براساس تقاضا
بخشی از موفقیت کسب و کار به انعطاف پذیری شما بستگی دارد. راهکار مبتنی بر SaaS خدماتی ارائه می دهد که به انعطاف پذیری هرچه بیشتر کسب و کار شما کمک می کند به این ترتیب می توانیددر عملکرد خود انعطاف بیشتری نشان دهید و در نتیجه موفق تر از گذشته عمل کنید. درحال حاضر ممکن است برای دو یا سه سال اول بودجه کافی برای سرمایه گذاری روی سرور خود را در اختیار نداشته باشید. استفاده از راهکار مبتنی بر SaaS می تواند شما را بی نیاز از این سرمایه گذاری کرده و کمک کند کارهای خود را بر روی Dropbox به پیش ببرید. براین اساس بر اساس میزان تقاضای خود قادر خواهید بود به نیازهای خودتان پاسخ دهید و در این مسیر از راهکاری های SaaS کمک بگیرید.
2- ارتباط بدون محدود مکانی
راهکار مبتنی بر SaaS به شما کمک می کند بدون در نظر گرفتن محدودیت های مکانی از هرکجا که مایل باشید بتوانید ارتباط خود را با بهترین کیفیت ممکن برقرار کنید. با کمک راهکار مبتنی بر SaaS می توانید به کسب و کارتان رونق بیشتری بدهید و همچنین به ارتقای عملکرد کارکنان خود کمک کنید.این امر در حفظ نیروی انسانی تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. راهکار مبتنی بر SaaS می توانند اعضای دور افتاده تیم شما را به سایرین متصل کند، اصلا مهم نیست از خانه کار می کنند، در یک کافی شاپ یا گوشه ترمینال فرودگاه جاکارتا یا اندونزی باشند همه جا به آنها دسترسی خواهید داشت. این کار باعث می شود کار سریعتر انجام شود و کارکنان شما هم با خیالی آسوده به کارهای متعدد خود برسند و به راحتی به محدودیت های مکانی غلبه کنند. راهکار مبتنی بر SaaS ارتباط، تحرک و فعالیت های شما را ساده تر خواهد کرد. شمادرهر زمان و مکانی قادر خواهید بود با مشتریان خود به بهترین شکل ممکن ارتباط برقرار کنید و پاسخگوی سوالات و درخواست های آنان باشید.
3- یک سیستم گردش کار یکپارچه ایجاد کنید
سیستم های یکپارچه سازی کار اداری می تواند بسیار مفید باشد شما با کمک گرفتن از راهکار مبتنی بر SaaS می توانید کارایی این سیستم ها را چند برابر کنید. اما این سیستم ها در یک حالت ممکن است ناامید کننده باشند و آن زمانی است که نتوانید آن ها را به هم متصل کرده و به صورت یکپارچه از آن ها استفاده کنید راهکار مبتنی بر SaaS براین مشکل غلبه کرده و عملکرد شما را به شکل چشمگیری ارتقا خواهد داد. برخی از راهکار مبتنی بر SaaS پیش تر فرصت های همکاری با سیستم عامل های موجود را به رسمیت شناخته اند تا کاربران هنگام استفاده از سیستم های مختلف عامل بتوانند به راحتی از خدمات راهکار مبتنی بر SaaS استفاده کنند و عملکرد خود را ارتقا دهند. تجربه ثابت کرده استفاده از این راهکار ها می تواند کارایی کارکنان شما را افزایش داده و در عین حال کیفیت کار را در سطح مطلوبی نگه دارد.
4- تغییرات مستمر
نوآوری و بهینه سازی سیستم در راهکار مبتنی بر SaaS همواره در حال اجراست، به نحوی که شما هنگام استفاده از راهکار مبتنی بر SaaS هر لحظه می توانید انتظار یک تغییر مثبت و پیشرفت داشته باشید، این درحالیست که بسیاری سیستم های مشابه به این سرعت مراحل رشد و توسعه را طی نکرده اند. سیستم های ساده شما می تواند برغول های تکنولوژی غلبه کرده و با سرعت نیازهایتان را برآورده سازد. نمونه جالب توجه موفقیت راهکارهای اینچنین جایگزینی Slack با سیستم های ایمیلی بود که پیشتر مورد استفاده قرار می گرفت. استفاده کنندگان Slack بدون نیاز به ایمیل و نرم افزارهای مشابه کارهای درون سازمانی خود را به راحت ترین شکل ممکن سر و سامان می دهند. با وجود هزاران سرویس که برای کسب و کارهای کوچک راه اندازی شده راهکار مبتنی بر SaaS خدماتی به شما ارائه می دهد که از انعطاف پذیری بسیاری نسبت به روش های مشابه برخوردار است به این ترتیب می توان انتظار داشت کسب وکارها در سال های آتی به سمت راهکار مبتنی بر SaaS گرایش بیشتری پیدا کنند. بسیاری از کارشناسان در حال حاضر راهکار مبتنی بر SaaS را تجویز می کنند و معتقدند به راحتی پاسخگوی تمامی نیازهای شما خواهد بود.
۱۰ قانون طلایی که استارت آپ های موفق از آن پیروی می کنند(بخش اول)
دو قرن اخیر شاهد تغییر در دنیای کسب و کار بوده ایم. استقلال، آزادی و موفقیت آرمان صاحبان کسب وکارها بوده است. کارآفرینی یکی از نمونه های موفق این تغییر رویکرد است. جهان تحت تاثیر کارآفرینان موفق که از خاکستر خود ققنوس وار طلوع می کنند قرار گرفته است. نتیجه آن ظهور میلیون ها نفر است که به امید موفقیت کسب و کار خود را راه اندازی می کنند. اما متاسفانه تنها تعداد معدودی از آن ها موفق می شوند. سرگذشت استیو جابز الهام بخش بسیاری از کارآفرینان جوان است. در این مقاله و مقاله بعد می کوشیم شما را با 10 قانون طلایی موفقیت در حوزه کسب و کار و به ویژه استارت آپ های موفق آشنا کنیم.
1- پول همه چیز نیست،نخست باید پیروز شوید
اگر می خواهید مثل بیل گیتس یک حساب بانکی 60 میلیارد دلاری داشته باشید، نخست باید یک کسب وکار موفق راه اندازی کنید. کسب و کار شما باید مفید باشد و نیازی از جامعه را برطرف کند، بنابر این اگر از شما در خصوص هدف از راه اندازی استارت آپ شخصی تان می پرسند و شما هدفتان را کسب درآمد می دانید قطعا موفق نخواهید شد. “پول همه چیز نیست، هدف بالاتر است” یک گفته قدیمی مفید است که باید سرمشق شما باشد. یک کارآفرین موفق نگاه انتقادی به وضعیت موجود دارد و آن را با فروتنی تحلیل می کند تا برای مشکلات راهکاری بیابد. یک هدف درونی و اشتیاق برای تغییر موتور محرک اغلب کارآفرینان موفق است. پول هرگز هدف آن ها نبوده بلکه نتیجه تلاش و زحمات آن ها بوده است. تلاش برای کسب پول ممکن است به دلسردی و بی انگیزگی شما منجر شود.
2- در جستجوی بهترین ها باشید
گفته دکتر بن کارسون در این خصوص می تواند راهگشا باشد او همواره تاکید دارد: “بزرگ بیندیشید و بزرگ آرزو کنید. ” تازمانی که در پی دستیابی به سطح متوسط باشید نمی توانید تغییر بزرگی در زندگی خود و سایرین ایجاد کنید. افرادی که به موفقیت های بزرگ می رسند معمولا اهداف و آرزوهایی بالاتر از خواست عموم مردم دارند. آن ها برای دستیابی به اهداف خود هیچ محدودیتی را نمی پذیرند و همیشه بهترین تلاش خود را برای دستیابی به موفقیت به کار می برند. در ابتدای کار همواره رقبای سرسختی دارید اما باور به اینکه می توانید می تواند در موفقیت و تلاش شما تاثیر گذار باشد.
3- واقع بین باشید
داشتن رویای بزرگ می تواند موتور محرک خوبی باشد اما اگر با واقع گرایی همراه نباشد می تواند تهدیدی برای موفقیت شما باشد. بین کسی که می خواهد با قایق سراسر دریاهای جهان را بگردد با کسی که می خواهد با دوچرخه در میان اقیانوس ها سفر کند تفاوت بسیاری است. اولی یک رویای واقع بینانه دارد و رویای دومی یک رویای پوچ است. اهداف شما همواره باید قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و دارای محدوده زمانی باشد.
4- پذیرفتن تغییر و انعطاف پذیری
پذیرش تغییرات و انعطاف پذیری یک اصل مهم برای یک کارآفرین موفق است. اگرچه همرنگ جماعت شدن یک صفت ناپسند است، اما یک کارآفرین موفق باید انعطاف پذیری بالایی داشته باشد و بتواند برای هرگونه تغییری برنامه جدیدی تدوین کند. این ویژگی نه تنها در دفع تهدیدات و خطرهای احتمالی بسیار موثر است بلکه می تواند در مسیر پیروزی هم راهگشا باشد. استارت آپ ها در صورتی که هوشیار نباشند و نتوانند با تغییرات محیط کار مطابقت پیدا کنند ممکن است به سرعت نابود شوند. روش های منعطف و پایدار همواره مکانیسم های خوبی برای پذیرش تغییرات محیط و بازار کار است. کارآفرینان موفق همواره از بدترین شرایط بازار و تغییرات محیطی نهایت استفاده را جهت تحقق اهداف خود می برند. آن ها قادرند بهترین چشم انداز را از هرج و مرج ها بدست آورند در حالیکه سایرین مشغول شکایت هستند.
5- انضباط و مدیریت زمان
ممکن است شما استعداد و توانمندی زیادی داشته باشید اما هیچ موفقیتی بدون انضباط و مدیریت زمان حاصل نمی شود. بسیاری از ما ایده های بزرگی در زمینه کسب و کار خودمان داریم، برخی هم برای تحقق ایده های خود تلاش می کنند اما تنها تعداد معدودی در راه رسیدن به موفقیت نظم و مدیریت زمان را رعایت می کنند و در مسیر تغییر و پیشرفت استمرار می ورزند. راه اندازی استارت آپ و دستیابی به موفقیت مسئولیتی است که شما را همواره مجبور به قربانی کردن چندین خواست کوچک شخصی می کند. دارایی باورنکردنی راه اندازی کسب و کار مدیریت زمان است. مدیریت زمان توانمندی دستیابی به اهداف کوچک است که در دراز مدت به اهداف بزرگ می انجامد. نگهداری زمان یا به عبارتی صرفه جویی در زمان باید بخش مهمی از فعالیت های هر استارت آپ فعالی باشد. افرادی که حساب زمان خود را نگه می دارند به زودی درک خواهند کرد مدیریت زمان یک راهکار عالی جهت رهایی از سوء برداشت ها و ناتوانی هایی است که در طول زندگی به سراغ ما می آید. تا این جا شما را با 5 قانون طلایی که استارت آپ های موفق از آن پیروی می کنند آشنا کردیم در گزارش بعد شما را با 5 راهکاردیگر آشنا می کنیم.