رازهای راه اندازی استارت آپ تا رسیدن به موفقیت!
آیا می خواهید رازهای راه اندازی استارت آپ موفق را بدانید؟ تمرکز بر بهترین بودن ( تنها گزینه عالی موجود) یک محصول یا خدمات ؛ اجتناب از مشتریان ارزان قیمت ؛ تعریف یک فلسفه و دفاع از آن ؛ متقاعد کردن مشتریان به کار با LEAN؛ و ترویج اکوسیستم کار شاد . عبارات زیر، رایجترین تعاریفی هستند که برای استارتآپ به کار میروند. مضامین کلی آنها عبارتند از: تشکیلات موقت مدل تجاری تکرارپذیر و مقیاسپذیر سرویس یا محصول جدید تردید مفرط (عدم اطمینان شدید و گاها دائمی ) شمار در حال افزایشی از کارآفرینان و جوانان حرفهای کار وجود دارد که از طریق ایدهها و با امید یافتن یک کمپانی که شرایط آنها را بپذیرد، قدم به عرصهی بازار میگذارند. بسیاری از این تلاشها در طول مسیر با شکست مواجه شده و متوقف میشوند. حتی وقتی که دورنمای آنها خوب به نظر برسد و بودجهی بزرگی در اختیار داشته باشند!
با این حال، بسیاری از استارتآپها این توانایی را دارند که در میان رقابتها و شلوغی بازار با موفقیت مسیر خود را طی کنند. یک محصول رقابتی تحت برندی جدید تعریف کرده و به موفقیت دست مییابند. اگر تا کنون به پیادهسازی یک ایدهی مشابه اندیشیدهاید، نکاتی که در ادامه مطرح خواهند شد، میتوانند به شما کمک کنند که علاوه بر اختصاص ساعاتی برای تلاش و فعالیت و به عبارتی سختکوشی برای شرکت خود، بتوانید بهترین تصمیمگیری را داشته باشید.
1. لزومی ندارد که در همهی مسائل بهترین باشید.
اغلب، زمانی که شما یک استارتآپ را خلق میکنید، ممکن است دچار این اشتباه شوید که تلاش کنید در نواحی و زمینههای مختلف بهترین باشید؛ حتی اگر این زمینهها مجاور یکدیگر باشند. برای اینکه رقیبی درست باشید و مشتریان را جذب کنید، لازم است که ارزشی را به بازار اضافه کنید و این که بخواهید در چندین زمینه به این موفقیت دست پیدا کرده و این ارزشها را وارد بازار کنید، کار دشواری است. در نظر داشته باشید که یک برکه عمیق همیشه بهتر از یک دریا با عمق یک بند انگشت است. به همین خاطر، بهتر است که منابع خود را بر روی این مسئله متمرکز کنید و به طرز مخصوصی بر روی مواردی خاص بسیار خوب باشید، در عوض این که موارد مورد نظر را متوع بسازید و خدمات و محصولات غیر واجب بسیار زیادی را ارائه کنید. در انتها، یک استارتآپ باید با سرویس و محصولی تعریف شود که پاسخگوی این سوال باشد: «چه کارهایی میتوانیم برای مشتریان ویژهی خود انجام بدهیم؟» برای نمونه، شما ممکن است در ساخت پیچ در جهان بهترین باشید، اما لزومی ندارد که در ساخت مهره هم خوب باشید. جنبهی سحرآمیز یک استارتآپ این است که همین که در ساخت پیچ بهترین باشید، کافی است تا موفق شوید. رازهای راه اندازی استارت آپ واقعا شگفت انگیز هستند! سازمان رسانهای میتواند پیرامون هزاران مسئلهی مرتبط با انتقال ایدهها و ارزشها به عمومیت مردم فعالیت کند. با این حال، یک استارتآپ باید مشخص کند که دوست دارد در چه زمینهای از موارد زیر در جهان بهترین باشد: محتوای اختصاصی، بازاریابی دیجتال، سئو، طراحی و UX، محصول، اینفوگرافی و نمایش دادهها، و غیره.
این که بخواهید در همهی این فیلدها به صورت همزمان در جهان بهترین باشید کار بسیار دشوار و احتمالا نشدنی باشد. بهترین کار این است که یک زمینه را انتخاب کنید که منابع خود را به آن مرتبط کنید تا استعدادهای مربوطه را بیابید و امیدوار باشید که مشتریانتان ارزشهای انتخاب شما را ببینند. همین روند به یک کمپانی فناوری که خدمات خود را در فضای ابری ارائه میکند یا از طریق یک اپلیکیشن محصولات یا سرویس خاصی را عرضه میکند نیز اعمال میشود.
2. در اختیار داشتن افراد با استعداد در استارتآپ بسیار خوب است، اما این افراد باید به ماهیت مجموعه شما وفادار باشند.
یکی دیگر از رازهای راه اندازی استارت آپ ، استخدام افراد با استعداد می باشد. در دنیای تجاری امروز، رقابت بیرحمانهای در میان کمپانیها و استارتآپها برای استخدام استعدادها در کمترین هزینهی ممکن وجود دارد. هر چه تعداد بیشتری از افراد با استعداد، و با هزینهای کمتر در تیم خود داشته باشید، احتمال موفقیت شما در بازار رقابتی نیز بیشتر خواهد بود. قاعدهی کلی ساده است، اما مشکل در این است که بازار درگیر کمبود استعداد بوده و به همین دلیل، یافتن آن کاری دشوار است؛ مخصوصا با داشتن فیلتر هزینههای کم برای یافتن این استعدادها ! همچنین اگر این حقیقت برای شما واضح و روشن باشد که موفقیت شرکت شما وابسته به نحوهی سازگاری این استعدادها با ماهیت شرکت شما باشد، مسئله دشوارتر هم خواهد شد. برای مثال ممکن است که این استعدادها بسیار حرفهای باشند اما رابطهی خوبی با تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم خود نداشته باشند که این امر به نوبهی خود تاثیرات منفی خود را خواهد داشت و در واقع میتواند مزایای این استعداد ها را خنثی کند. شما به عنوان بنیان گذار یک استارتآپ، صدها مشغله، تعهد، و کار خواهید داشت که باید به آنها رسیدگی کنید. با این حال مهمترین نقش، در بر دارندهی این نکته است که شما یک سرپرست درجه یک برای فلسفهی شرکت خود باشید. این نکته مشتریان کمپانی شما را قادر میسازد که شرکت خود را از سایر رقبا تمییز کنند و بتوانند ویژگیهایی که اغلب در محصولات و خدمات کمپانی شما یافت میشود، تشخیص بدهند. در ادامه با ما همراه باشید تا با دیگر رازهای راه اندازی استارت آپ موفق آشنا شوید .
چگونه استارتآپهای SaaS به کمک اینفلوئنسرها رشد میکند؟
بر اساس IDC، در سال ۲۰۱۸ به میزان ۲۷.۸ درصد از بازار جهانی نرمافزارهای کاربردی (موبایل اپلیکیشن ها و وب اپلیکیشن ها) تحت تاثیر روش SaaS یا Software as a Service قرار خواهند گرفت که درآمد آن به میزان ۵۰.۸ میلیون دلار محاسبه شده است. بنابراین جای تعجب نیست که استارتآپهای SaaS ظهور میکنند تا بخشی از بازار را در اختیار بگیرند. به هر حال، در سایهی داستان موفقیت در Mashable، دستیافتهها و منحنیهای مخاطرات سرمایهگذاریهای اصلی، بسیاری از استارتآپهای SaaS در همان یک سال اول یا دو سال اول عرضهی خود با شکست کامل مواجه میشوند و یا به طور ساده نمیتوانند راهی برای رسیدن به موفقیت پیدا کنند. بخش تکاندهندهی آن کدام است؟ رقابتهای بسیار زیاد دلیل آن نیست. بیشتر استارتآپهای SaaS کشش چندانی را به دست نمیآورند، زیرا استراتژیهای راه گشایی و پیشرفتی نادرستی پیاده سازی میکنند. برای مثال بسیار کمیاب و نادر است که بشنوید یک استارتآپ SaaS شکست خورده اینفلوئنسر مارکتینگ را بدون هیچ گونه موفقیتی آزمایش و در حیطهی آن تلاش کرده است. پیشرفت به کمک مسیر گشایی با استفاده از اینفلوئنسرها ابتکار جدیدی نیست، اما پیشرفت آن در سالهای اخیر بهترین عملکرد، تخصص و تکنولوژی را به همراه داشته است که در صورت ترکیب آنها، در مقایسه با سایر خط مشیها، بهترین نتیجه را خواهد داشت. آیا میدانستید که ROI یا (Return on investment) اینفلوئنسر مارکتینگ یازده برابر بیشتر از سایر استراتژیهای بازاریابی دیجیتال است؟ اینفلوئنسرها از داشن و روابط شخصی خود استفاده میکنند که هم مخاطبین را جذب کرده و هم آنها را تحریک به ایفای نقش کنند، به این مفهوم که اینفلوئنسر مارکتینگ این قابلیت را دارد که به تولید نامحدود ROI ادامه بدهد.
مسیر اینفلوئنسر مارکتینگ را در پیش بگیرید.
کمپینهای بسیار معتبر و موثق و یکپارچه زمانی اتفاق میافتند که یک کمپانی SaaS از اینفلوئنسرها برای رستیابی به اهداف مخاطبین خود استفاده کند. اهداف به اشتراک گذاشته خواهند شد و روابط شکل خواهند گرفت. اگر برند با اینفلوئنسرها مستقیما ارتباط نداشته باشد، دستیابی به این موارد آسان برای آن نخواهد بود. در ادامه فرایندی که شما باید طی کنید تا به کمک اینفلوئنسرها استارتآپ SaaS خود را رشد بدهید، با جزئیات شرح داده شده است:
1. نیازهای خود را بشناسید.
پیش از این که به جستجوی اینفلوئنسرها بپردازید، به این نکته فکر کنید که شما چه چیزی را به آنها ارائه خواهید کرد؟ تنها به این دلیل که شما دارای یک استارتآپ هستید، شما نامی در صنعت نخواهید داشت. در نتیجه باید در رابطه با جایگزینهایی مانند آنچه در ادامه مطرح میکنیم نیز فکر کنید: اشتراک یک ساله برای محصولات SaaS با هزینهی رایگانتان ضمانت برای همکاریهای آینده انصاف در حقوق تا حد ممکن اینفلوئنسر همچنین میتواند کمپانی دیگری باشد. در این حالت شما میتوانید وارد بازار مشترک و شراکتی شوید. برای مثال دو کمپانی SaaS میتوانند یک مقاله منتشر کنند یا همراه با هم از یک سمینار آنلاین زنده میزبانی کنند. اینفلوئنسرها به دلیل فرصتی که به منظور نمایش برند شخصی خودشان دارند، تحریک و دارای انگیزه میشوند.
2. به دنبال اینفلوئنسرها باشید.
این مهمترین نکته است. شما باید اینفلوئنسرهای واقعی را برای استارتآپ SaaS خود شناسایی کنید. معیارهایی که در ادامه آمدهاند در نظر بگیرید: در شبکههای اجتماعی به جستجو بپردازید؛ از هشتگهایی مانند #SaaS و #xyzsoftware استفاده کنید تا ببینید که چه پشتها و توئیتهایی بیشترین انقباض و کشش را دارند. از ردیت ((Reddit استفاده کنید. سابردیتهای متعلق به ردیت مکانی هستند که که در آن مناظرات SaaS، همراه با مناظراتب در سایر دستهها، رخ میدهند. از این وبگاه استفاده کنید تا ببینیدکه کدام موارد بیشترین رایها را در اختیار دارند. از پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنید. پلتفرمها برای اینفلوئنسر مارکتینگ جستجو و کاوش آنها برای استارتاپ را ساده میکند. استارتآپهای SaaS اغلب این اشتباه را میکنند که انتخابهای خود را در رابطه با اینفلوئنسرهایی که در رابطه با نرمافزار صحبت میکنند، محدود میکنند. ممکن است که آنها در برخی مواقع کار و فعالیت بکنند اما آنها واقعا به افرادی نیاز دارند که توانایی خوبی در فروش داشته باشند. مسئله این است که مشتریان در عوض شنیدن لیستی بی پایان از انواع ویژگیهای ارائه شده در نرمافزار، علاقه دارند تا بدانند که یک نرمافزار چگونه به آنها کمک خواهد کرد.
3. زیرکی و بینش اینفلوئنسرها در راه و طریقهی صحیح به کار بگیرید.
شما میخواهید که نگرش و زیرکی اینفلوئنسرهای خود را در روشی خلاقانه و جالب توجه به کار بگیرید، پس با آنها در بهترین طرق ممکن همکاری و فعالیت کنید تا محتوای تولیدی را بهبود و ارتقاء بدهید. شاید شما بتوانید از طریق جمعآوری نقطه نظرهای ۳ یا ۴ اینفلوئنسر و انتشار آنها در قالب نقل قول در یک پست یکتا در بلاگ خود، این کار را انجام بدهید. ساختن یوزکیسها (Use Case) یا موارد استفاده یک راه دیگر برای نمایش نگرش آنها است. موارد استفادهی مختلف میتوانند برای جنبههای مختلف نرمافزار SaaS شما ساخته شوند و اینفلوئنسرهای مختلف بر اساس تخصص خود میتوانند در آنها نمایش برجستهای داشته باشند. اینفلوئنسرهایی که کاربران حقیقی نرمافزار SaaS شما هستند را بیابید و به همین ترتیب مخاطبین شما بازتاب و واکنش مثبتی خواهند داشت.
سخن آخر
مهمتر از هر چیزی، شما باید اطمینان حاصل کنید که تلاشهای اینفلوئنسرها برای حمایت از اهداف بزرگتری از استارتآپ SaaS شما است. اگر مقصود و هدف شما جذب ۲.۰۰۰ مشترک در سه ماههی اول است، پس کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ باید شامل عناصری باشد که از این هدف حمایت بکند. و نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است: به اینفلوئنسرها این امکان را بدهید که بتوانند تغییرات کوچکی را که تصور میکنند برای اطمینان از حصول مقصود لازم است، اعمال کنند. آیا میتوانید به آنها اجازه بدهید که یکی از افرادی باشند که دموی نرمافزار شما را در اختیار داشته باشند؟ آیا میتوانید یک لینک تخفیفی در اختیار آنها قرار بدهید تا به اشتراک بگذارند؟ اینها موارد بسیار مهمی هستند که کمپین اینفلوئنسر مارکتینگی شما را شکل میدهند. به کمک انتخابهای صحیح، اینفلوئنسر مارکتینگ میتواند به طور چشمگیری میدان دید استارتآپ SaaS شما را افزایش بدهد. با خیال راحت این مورد را با سایر تکنیکهای رشد و پیشرفت مد نظر خود ترکیب کنید تا با تمام جریان به پیش حرکت کنید.
چگونه میتوانیم یک استارتاپ را شروع کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟
دو تعریف زیر از استارتاپ را در نظر بگیرید؛ یک استارتاپ ، ساختاری موقتی است که به جستجوی یک کسبوکار مقیاسپذیر و تکرارشدنی میپردازد. استارتاپ یک اقدام بشری است که برای توزیع یک سرویس یا محصول جدید تحت شرایطی از شک و تردیدهای شدید، طراحی شده است. این دو تعریف رایجترین تعاریفی هستند که برای استارتاپ بهکار میروند. مفاهیم کلیدی که در این دو تعریف وجود دارند عبارتند از: ساختار موقت مدل کسبوکار مقیاسپذیر و تکرار شدنی محصول یا سرویس جدید شک و تردید شدید در ایران هر روز شاهد تعداد زیادی از کارآفرینان و جوانان حرفهای هستیم که با ایده و آرزوی یافتن شرکتی که تمایل داشته باشد با شرایط و ایده آنها آشنا شود، وارد این بازار میشوند. بسیاری از این ایده های راه اندازی استارتاپ ، حتی با وجود ظاهر و وجههای خوب و بودجهای بزرگتر ، باز هم در طول مسیر با شکست مواجه میشوند. با این وجود، بسیاری از استارتاپ ها نیز هستند که موفق میشوند در میان انبوهی از شرکتکنندگان خودشان را نشان داده و شناخته شوند، محصولی مقرون بهصرفه با برندی جدید معرفی کنند و به موفقیت دست پیدا کنند. اگر شما نیز تا کنون فکر اجرای یک ایدهی مشابهی را در سر میپروراندید، نکاتی که در ادامه مطالعه خواهید کرد، به شما کمک میکنند که بهترین تصمیم را بگیرید و نیز زمان زیادی را برای کار و تلاش سخت به شرکت خود اختصاص بدهید.
1. لزومی ندارد که در همهی موارد بهترین باشید.
در اغلب موارد، هنگامی که در ابتدای راه، راه اندازی استارتاپ هستید، ممکن است دچار این اشتباه شوید که بخواهید در همه عرصهها یا زمینههای گوناگونی که احتمالا می تواند در پوشش خدمات قابل ارائه شما باشد ، بهترین باشید. برای یک رقابت درست و جذب مشتریان، لازم است که ارزشهای افزوده به بازار ارائه کنید و در این حالت، کار دشواری است که در چندین عرصه به این مهم دست پیدا کنید. برای مثال اگر قصد راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی را دارید ، برای آنکه بتوانید با دیجی کالا (که بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران محسوب می شود) رقابت کنید ، شاید بتوانید با پیشی گرفتن در خدمات پشتیبانی، نظر تعداد زیادی از مشتریان را به خود جلب کنید به همین دلیل، بهتر است که منابع خود را برای این که در یک مورد خاصی به طور فوقالعادهای خوب باشید، متمرکز کنید در عوض این که محصولات و خدمات غیرضروری بسیاری را تنوع داده و ارائه کنید. در انتها، یک استارتاپ باید بر روی محصول یا سرویسی بنا شود که پاسخگوی این سوال باشد: “چه کاری میتوانیم برای مشتریان ویژه خود انجام بدهیم؟” به عنوان مثال، شما میتوانید در ساخت پیچ در جهان بهترین باشید، اما لزومی ندارد که در ساخت مهره هم خوب باشید. جنبهی جادویی یک استارتاپ این است که همین که در ساخت پیچ بهترین باشید، کافی است تا موفق شوید. یک سازمان رسانهای ممکن است که در رابطه با هزاران نظریه مربوط به انتقال ایدهها و ارزشها به عموم مردم، تامل کند. با این حال، در نهایت این سازمان باید انتخاب کند میخواهد چه چیزی در محتوای تخصصی، بازاریابی دیجیتال، SEO، طراحی و UX، محصول، اینفوگرافیک و نمایش اطلاعات، در جهان بهترین باشد؟ دشوار است که بتوان بهصورت همزمان در همهی این زمینهها بهترین باشید. بهترین کار این است که یک عرصه را انتخاب کرده و از منابع خود برای جستجوی استعدادها استفاده کنید و امیدوار باشید که مشتریان شما ارزش لازم را در انتخاب شما ببینند. همین امر در یک شرکت فناوری که سرویسهایی را در فضای ابری (cloud)، یا محصول یا سرویسی را در قالب یک اپلیکیشن بومی ارائه میکند، اعمال میشود.
2. تالنت (talent) خوب است، اما باید در راستای فلسفهی خدمات و محصولات شما باشد.
در دنیای تجاری امروز، رقابت بیرحمانهای برای استخدام استعدادها در کمترین هزینهی ممکن وجود دارد. هر چه افراد با استعداد بیشتری با هزینهای کمتر در تیم خود داشته باشید، احتمال موفقیت شما در بازار بیشتر است. قاعدهی سادهای است، اما مشکل این جا است که بازار درگیر کمبود استعداد است و به همین ترتیب، یافتن آن کار دشواری است؛ مخصوصا با هزینههای کم! همچنین اگر این حقیقت برای شما آشکار باشد که موفقیت شرکت شما وابسته به چگونگی سازگاری این استعدادها با فلسفهی شرکت شما باشد، مسئله دشوارتر هم میشود. ممکن است که این استعدادها بسیار حرفهای باشند اما رابطهی خوبی با تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم خود نداشته باشند. شما به عنوان بنیان گذار یک استارتاپ ، صدها مشغله، تعهد، و کار دارید که باید انجام بدهید. با این حال مهمترین نقش، شامل این نکته است که یک سرپرست درجه یک برای ماهیت شرکت خود باشید. این مسئله مشتریان را قادر میسازد که کمپانی را از سایر رقبا تمییز کنند و ویژگیهایی که اغلب در محصولات و خدماتش یافت میشود تشخیص بدهند. در مطلب بعدی، سایر نکات لازم در این زمینه را بررسی خواهیم کرد.
استارت آپ ها در حوزه گردشگری فرصتی برای جان دادن به این صنعت!
کشور ما ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی که در آن قرار دارد و بناهای تاریخی ، ظرفیت گردشگری بالایی دارد. اما متاسفانه به دلیل کم توجهی هایی که به این حوزه می شود ، همواره تشنه فرصتی برای شکوفایی می باشد. حضور استارت آپ ها در حوزه گردشگری ، فرصتی است برای استفاده از ظرفیت بالای این صنعت و رونق گردشگری. یکی از مزیتهای گسترش و پر رنگ شدن فضای مجازی ، آشنایی هر چه بیشتر مردم با پلتفرم های ارائه خدمات به صورت آنلاین می باشد. پلتفرم هایی نظیر تاکسی آنلاین ، سفارش غذای آنلاین ، بیمه آنلاین ، درخواست کارواش آنلاین ، خشکشویی آنلاین و … . تعداد این پلتفرم هایی خدماتی بسیار زیاد و هر روز شاهد این هستیم که یک پلتفرم خدماتی جدید به کسب و کار های آنلاین اضافه می شود. اما استارت آپی که جای آن خالی است ، استارت آپ ها در حوزه گردشگری است. حضور استارت آپ ها در حوزه گردشگری می تواند از جهات متفاوتی مفید واقع شود: باعث اشتغال زایی می شود باعث افزایش درآمد این حوزه می شود با کوتاه شدن دست واسطه ها باعث کاهش هزینه گردشگران می شود دردسترس بودن اطلاعات مورد نیاز ، باعث جذب گردشگران بیشتری می شود باعث بهبود اقتصاد محلی می شود اگر برای راه اندازی استارت آپ در حوزه گردشگری نیاز به ایده دارید ، به ایده های زیر توجه کنید:
پلتفرم اجاره اقامتگاه: یکی از روش های رایج برای گردشگری ، علاوه بر رزرو هتل ، استفاده از اقامتگاه های محلی می باشد. اقامتگاه های محلی توسط افراد بومی مناطق توریستی به گردشگران اجاره داده می شود. گردشگران نیز به دلایل مختلفی چون تجربه حضور در اقامتگاه بومی ، کاهش هزینه ها به نسبت اجاره اتاق در هتل ها و یا سایر موارد از اقامتگاه های محلی استقبال می کنند. اما مشکلی که در این حالت وجود دارد ، آن است که اقامتگاه های محلی ، معمولا توسط صاحب اقامتگاه در محل اجاره داده می شود. بسیاری از افراد تمایل دارند که در زمان سفر نگرانی هایی در مورد مکان اقامتشان نداشته باشند. طراحی پلتفرم اجازه اقامتگاه به صورت آنلاین ، این امکان را برای گردشگران فراهم می کند که پیش از سفر محل اقامتگاه خود را انتخاب کرده و آن را اجازه کنند. در حال حاضر شاید پلتفرم هایی مشابه وجود داشته باشد. اما AirBnb را می توان قوی ترین استارت آپ در حوزه گردشگری و پلتفرم اجاره اقامتگاه به صورت آنلاین در جهان دانست. این استارت آپ امکان اجاره اتاق ، اجاره یک واحد آپارتمانی ، رزرو اتاق هتل و همچنین امکان درخواست خدمات پزشکی ، رزرو خدمات گردشگری و تفریحی را به صورت آنلاین فراهم میکند. لازم به ذکر است که تمام جهان را پوشش می دهد. (البته در صورتی که فردی ، اقامتگاهی را معرفی کرده باشد.) روش کار AirBnb به این صورت است که افراد به دو دسته ، ارائه دهنده یا پذیرنده و مراجعه کننده خدمات تقسیم می شوند. تمام افراد می توانند با ثبت نام و معرفی محل خود ، آن را اجاره دهند. از طرف دیگر افرادی که قصد اجاره اقامتگاه را دارند، با جستجو می توانند اقامتگاه مناسب را پیدا کرده و آن را اجاره کنند.
پلتفرم رزرو خدمات گردشگری به صورت آنلاین:
شاید افرادی باشند که یک روز صبح از خواب بیدار شوند و تصمیم بگیرند که به یک سفر بروند. اما بیشتر مردم برای سفر رفتن ، نیاز به برنامه ریزی دارند. چه زمانی حرکت می کنند ؟ در چه تاریخی باز می گردند ؟ چند روز در کجا اقامت دارند؟ بعد از برنامه ریزی و پاسخ به سوالات بالا ، با سوالات جدیدی رو برو خواهند شد. سوالاتی مانند: چه مکان هایی دیدنی ای در مقصدشان وجود دارد؟ چه رستورانی بهترین غذای محلی را سرو می کند؟ مکان های تفریحی مقصدشان ، کجا است؟ بهترین بازار محلی معروف مقصدشان کجاست؟ چگونه می توانند یک راهنمای سفر را همراه خود داشته باشند؟ پلتفرم رزرو خدمات گردشگری ، می توانند به تمام سوالات و نیاز های گردشگران پاسخ دهد. در صورتی که قصد راه اندازی استارت آپ ها در حوزه گردشگری را دارید ، برای آنکه بتوانید حضور خودتان را در این حوزه ثابت کنید و حضوری پر رنگ داشته باشید، باشگاه مشتریان را در کنار کسب و کارتان در نظر داشته باشید. تجربه ها و مطالعات ثابت کرده است که باشگاه مشتریان در حوزه های مربوط به گردشگری و تفریحی در جذب و نگه داری مشتری می تواند بسیار مفید واقع شود. ارائه یک کد تخفیف از بهترین رستوران محل اقامت ، یا تخفیف برای سفر بعدی سبب می شود که با خاطره خوبی که در ذهن کاربر به جا مانده ، باز هم برای سفر بعدی به شما مراجعه کند.
سنجه کلیدی چیست؟ – داستان استارت آپ های موفق از کجا شروع می شود؟
این روز ها که تب راه اندازی استارت آپ بسیار داغ است ، بسیاری از افراد تمایل به راه اندازی استارت آپ دارند. ایده هایی که می توانند به یک کسب و کار اینترنتی پر سود تبدیل شوند. اما چه چیزی است که کسب و کار های موفق را از استارت آپ هایی که با شکست رو به رو می شوند ، متفاوت می کند؟ در این نوشتار قصد داریم در مورد سنجه کلیدی یا key metrics صحبت کنیم.
چه استارت آپ هایی به موفقیت می رسند؟
یکی از اشتباهات رایجی که استارت آپ ها مرتکب می شوند ، عدم توجه به سنجه های کلیدی می باشد. سنجه های کلیدی یا key metrics که از آن ها به نام KPI نیز یاد می شود ، اطلاعاتی است که به صاحبان و مدیران استارت آپ ها کمک می کند تا کسب و کار خود را بیشتر بشناسند و در راستای موفقیت آن برنامه ریزی کنند.
بیشتر استارت آپ ها توسط تیم های فنی که دانش برنامه نویسی دارند راه اندازی می شود. این امر باعث می شود که دانش تیم استارت آپی نسبت به مدیریت یک استارت آپ کم باشد یا بدلیل آنکه همواره در حال تست سیستم و از بین بردن باگ های احتمالی هستند ، از آنالیز سنجه های کلیدی یا key metric ها غافل بمانند. این همان مرحله ای است که یک تیم استارت آپی موفق را از سایر تیم ها که با شکست رو به رو می شوند ، جدا می کند. در یک استارت آپ موفق ، افراد تیم می آموزند که ضمن توجه به قسمت فنی استارت آپ باید به آمار و ارقام نیز توجه کنند .
اهداف کلیدی خود را تعریف کنید!
برای راه اندازی یک استارت آپ موفق ، برای هر اقدام خود باید هدف کلیدی ای داشته باشید . یا مجموعه اقدامات در راستای رسیدن به یک هدف کلیدی باشد. بنابراین بعد از هر اقدام با سنجش شاخص کلیدی می توانید موفقیت مجموعه برای رسیدن به اهداف کلیدی را بسنجید. اهداف کلیدی می تواند افزایش فروش ، پر کردن فرم اشتراک خبرنامه ، ثبت نام در سایت و …. باشد. پس از مشخص نمودن اهداف کلیدی ، باید سنجه کلیدی که نشان دهنده میزان پیشرفت در رسیدن به هدف مورد نظر می باشد را شناسایی کنید. برای مثال در صورتی که هدف کلیدی شما ، افزایش فروش باشد. سنجه کلیدی آمار بازدید به تنهایی نمی تواند مشخص کننده میزان پیشرفت شما باشد. در این حالت ، نرخ بازگشت مشتری ( customer return) ، افزایش نرخ ماندگاری در صفحه ، کاهش نرخ پرش ، می تواند شاخص کلیدی موثرتری باشد. نتیجه گیری : شناسایی سنجه های کلیدی که با مدل کسب و کار تناسب داشته باشد و دنبال کردن آن ها می تواند به شما کمک کند تا در مورد صحت فرضیاتی که از کسب و کار خود می دانید به اطمینان برسید. در نهایت اطلاع داشتن از موقعیتی که کسب و کار شما در آن قرار دارد ، سبب می شود که تصمیمات استراتژی درستی اتخاذ کنید. در صورتی که قصد راه اندازی استارت آپ را دارید یا در حال مدیریت یک کسب و کار نوپا هستید ، علاوه بر توجه به قسمت فنی ، در مورد شاخص های کلیدی اطلاعات کسب کنید و به صورت دوره ای آن ها را شخصا بررسی کنید. مقاله مرتبط : چه زمانی نباید اقدام به راه اندازی استارت آپ کرد؟ – قسمت اول
نرخ سوزاندن استارت آپ ها – چرا استارت آپ ها شکست می خورند؟
زمانی که شما یک کسب و کار نوپا را مدیریت کنید ، طولی نخواهد کشید که با چالش های متفاوتی آشنا خواهید شد . چالش های فنی ، منابع انسانی و نیروی کار ، مالی و … . البته که تا قبل از آنکه وارد میدان نشوید و با آن ها رو به رو نشوید نمی توانید تجربه کسب کنید. اما همیشه کسب اطلاعات پیش از اقدام به راه اندازی استارت آپ می تواند در رو به رو شدن با چالش ها سودمند باشد. یکی از مواردی که می تواند باعث شکست استارت آپ ها شود ، زیاد بودن نرخ سوزاندن استارت آپ ها می باشد. در این نوشتار قصد داریم با اهمیت محاسبه نرخ سوزاندن استارت آپ آشنا شویم.
نرخ سوزاندن یا burn rate چیست؟
burn rate یا نرخ سوزاندن ، یکی از نرخ هایی است که در سازمان های بزرگ عموما به صورت ماهانه محاسبه می شود و تنها مختص استارت آپ ها نمی باشد . به نرخ از دست دادن پول در همه کسب و کار ها نرخ سوزاندن گفته می شود.
چرا باید نرخ سوزاندن را محاسبه کرد ؟
زمانی که گفته می شود شرکت یا استارت آپ به صورت ماهانه نرخ سوزاندن صد هزار واحد پولی را دارد، این جمله شاید به تنهایی معنای کاملی را به شنونده منتقل نکند. اساساََ نرخ سوزاندن زمانی اهمیت پیدا می کند که در کنار دیگر شاخص های کسب و کار بیان شود . اگر مجموعه شما ماهانه به 500 هزار واحد پولی برای فعالیت نیاز داشته باشد و درآمد ماهانه 400 هزار واحد پولی باشد، در این زمان نرخ سوزاندن مجمومه 100 هزار واحد پولی می باشد. در صورتی که یک استارت آپ راه اندازی کرده باشید ، لازم است که ماهانه این نرخ را محاسبه کنید. مقایسه نرخ سوزاندن هر ماه با ماه قبل ، گرفتن میانگین به شما کمک می کند که از میزان موفقیت کمپین های تبلیغاتی و میزان سود آوری آن ها اطلاع کسب کنید. زمانی که نرخ سوزاندن کاهش پیدا کند متوجه خواهید شد که استارت آپ شما به سمت موفقیت می رود. همچنین بر عکس ، زمانی که این نرخ به تدریج بیشتر شود ، نشان دهنده آن است که اتفاقات در حال از کنترل خارج شدن است و باید فکری برای خلاص شدن از مشکلات کرد . در این مرحله برای گرفتن تصمیمات استراتژیک ، گاها نرخ سوزاندن به صورت دو هفته یکبار یا هفته ای یکبار نیز محاسبه می شود.
اما چرا نرخ سوزاندن حائز اهمیت است؟
استارت آپ شما برای آنکه بتواند تعداد مشتریان خود را کسب کند ، مدت زمانی را نیاز دارد و در این بازه زمانی نرخ سوزاندن استارت آپ ممکن است به بالاترین میزان خود در طول فعالیت برسد. در صورتی که شما میانگین نرخ سوزاندن استارت آپ را بدانید ، می توانید محاسبه کنید که مجموعه شما تا چه زمانی می تواند بدون پول کار کند. از طرف دیگر ، در صورتی که زمان آن برسد که نیاز به سرمایه گذار داشته باشید، مستندات مربوط به نرخ سوزاندن می تواند به شما کمک کند که بتوانید سرمایه گذاران بهتری را جذب کنید. البته اگر نرخ سوزاندن استارت آپ ، یک تابع صعودی داشته باشد، این سبب خواهد شد که سرمایه گذاران ، تمایلی به سرمایه گذاری بر روی استارت آپ شما نداشته باشند.
چه زمانی نباید اقدام به راه اندازی استارت آپ کرد؟ – قسمت دوم
در نوشتاری که پیش از این با عنوان ” چه زمانی نباید اقدام به راه اندازی استارت آپ کرد؟ – قسمت اول ” در وبلاگ داده پردازان راستین منتشر شد ، به شرایطی اشاره کردیم که راه اندازی استارت آپ را با چالش رو برو می کند. به اهمیت آنالیز ایده راه اندازی استارت آپ اشاره کردیم و نقش آن در موفقیت استارت آپ را بررسی نمودیم . همچنین اشاره کردیم که عدم آنالیز ایده راه اندازی استارت آپ در بسیاری از مواقع باعث می شود که نتوان جامعه هدف را به خوبی شناخت و این امر سبب شکست برنامه های بازاریابی استارت آپ می شود. استارت آپی که نتواند کسب در آمد کند محکوم به شکست است و قبل از آنکه بتواند وارد بازار رقابتی شود باید بازار را ترک کند. در ادامه به دیگر شرایط چالش زای راه اندازی استارت آپ اشاره می کنیم. لازم است به این نکته اشاره کنیم که قصد ما از نوشتن این نوشتار این نیست که شما را از راه اندازی استارت آپ منصرف کنیم، بلکه با معرفی شرایطی که استارت آپ ها را دچار چالش می کند قصد داریم که به شما برای راه اندازی استارت آپ موفق کمک کنیم.
1- نداشتن صبر و استقامت
زمانی که صحبت از افراد موفق به میان می آید ، استیو جابز (مدیر عامل اسبق شرکت اپل ) یکی از افرادی است که همیشه در مورد او صحبت می شود. کار آفرینی که کار خود را با یک تیم کوچک در گاراژ خانه شروع کرد و در طول چند سال محصولات اپل وموفقیت او در تجارت، زبان زد خاص و عام شد. اما شاید برای شما جالب باشد که بدانید استیو جابز یک بار در سال ۱۹۸۵ از شرکتی که خود آن را تاسیس کرده بود، یعنی شرکت اپل ، اخراج شد. با این حال او هیچ گاه عقب نکشید و شرکت رایانه ای نکست و سپس شرکت گرافیکی پیکسار را تاسیس کرد و موفقیت هایی که با تاسیس این دو شرکت بدست آورد سبب شد تا بتواند دوباره به شرکت اپل باز گردد. مسیر رسیدن به موفقیت کوتاه و بدون مشکل نیست. اگر در مسیر راه اندازی استارت آپ با مشکل روبرو شدید ، نا امید نشوید. برای رسیدن به موفقیت صبر و استقامت خود را نشان دهید.
2- عدم بررسی رقبا و استارت آپ های مشابه
شاید به نظر بسیاری از افراد پیاده سازی ایده هایی که پیش از این توسعه داده شده اند و به صورت استارت آپ های فعالی در بازار فعالیت می کنند ایده عاقلانه ای نباشد. اما نمونه هایی وجود دارد که نشان می دهد ، در صورتی که هوشمندانه به باز طراحی ایده ها دیگر استارت آپ ها بپردازید می توانید موفقیت را از آن خود کنید و حتی سهم بیشتری از بازار را بدست بگیرید. برای مثال اپ استور ایرانی سیب اپ را در نظر بگیرید. در حال حاضر این امکان را به سایر استارت آپ های ایرانی می دهد تا نسخه ios اپلیکیشن خود را به سادگی در این اپ استور منتشر کنند. از آنجایی که سهولت استفاده از این اپ استور برای کاربران ایرانی به مراتب بهتر است ، مورد توجه بسیاری از کاربران ایرانی تلفن های هوشمند ios قرار گرفته است. اما با توجه به مصاحبه ای که پویا خوشبخت یکی از بنیان گذاران با مجله شنبه داشته است ، زمانی که آن ها شروع به فعالیت کردند ، سیبچه رقیب قدرتمند تری بوده است. اما آنها با بررسی و آنالیز اشتباهات آنها توانسته اند موفق تر عمل کنند. بنابراین پیاده سازی ایده های قدیمی در صورتی که بخوبی آنالیز شده باشد و هوشمندانه باز طراحی شوند می تواند باعث راه اندازی استارت آپ موفق شوند. این در حالی است که در صورت عدم بررسی رقبا ممکن است که شما نیز درگیر اشتباهات ساده ای شود که تنها با بررسی استارت آپ های رقیب قابل اجتناب بودند.
3- نداشتن دانش و سرمایه کافی
اما یک نکته بسیار مهم در راه اندازی استارت آپ ، سرمایه یا دانش! یکی از موضوعات انشا دوران تحصیل در مرحله آخر راه اندازی استارت آپ به ما برای تصمیم گیری برای راه اندازی استارت آپ کمک می کند. همان موضوع معروف علم بهتر است یا ثروت ! زمانی که صحبت از راه اندازی استارت آپ به میان می آید ، علم و ثروت هر دو می توانند به یک اندازه مهم باشند. راه اندازی استارت آپ علاوه بر اینکه نیاز به مطالعه در خصوص ایده و سایر موارد دارد، نیاز به دانش فنی برای پیاده سازی و توسعه دارد. در صورتی که شما دانش فنی کد نویسی را داشته باشید می توانید با گرد هم آوردن تعدادی از برنامه نویسان و طراحان تیم خود را تشکیل دهید و ایده خود را پیاده سازی کنید. معمولا تیم ها پس از آنکه ایده اولیه را توسعه دادند و به یک محصول اولیه رسیدند برای جذب سرمایه گذار به مراکز رشد پارک های فناوری یا شتاب دهنده ها مراجعه می کنند. این مراکز مشکل سرمایه تیم ها را برای توسعه محصول را به ازای دریافت سهم ، بر طرف می کنند. راه حل دیگری که وجود دارد سرمایه گذاری در استارت آپ ها یا تشکیل تیم با سرمایه اولیه می باشد. این زمانی رخ می دهد که شما دانش فنی برای توسعه ایده راه اندازی استارت آپ را ندارید ، اما سرمایه لازم را دارید. در این حالت می توانید یک تیم توسعه استخدام کنید تا ایده شما را به سر انجام برسانند. فراموش نکنید که مسیر توسعه استارت آپ کوتاه نیست و باید برای کسب موفقیت ، در طول توسعه قدم به قدم با تیم توسعه دهنده همراه شوید. برای راهنمایی استخدام یک تیم توسعه دهنده مقاله ” چگونه برنامه نویس و توسعه دهنده وب استخدام کنید ” را بخوانید.