logo_dark
Array
  • خانه‎
  • محصولات‎
    • نرم افزار اختصاصی‎
    • باشگاه مشتریان‎
    • فروشگاه اینترنتی‎
    • تلویزیون اینترنتی‎
  • وبلاگ‎
  • تماس با ما‎
  • درباره ما‎

پست های برچسب شده با "استارتاپ"

خانه » استارتاپ
استارت آپ

رازهای راه اندازی استارت آپ موفق – قسمت دوم

در مطلب قبل (رازهای راه اندازی استارت آپ موفق تا رسیدن به موفقیت!)تعاریف استارت‌آپ و عبارات رایجی که در تعاریف استارت‌آپ عموما به کار می‌روند ارائه کردیم. همچنین به دو مورد از نکاتی اشاره کردیم که باید برای داشتن استارت‌آپی موفق آن‌ها را در راستای کار خود قرار بدهیم و بیان کردیم که باید بهترین بودن در برخی فیلدهای مهم‌تر را مد نظر و تلاش قرار بدهیم و لزومی ندارد که در همه‌ی فیلدها و حیطه‌ها بهترین باشیم. این که بخواهیم تلاش بکنیم که استارت‌آپ و کمپانی ما در همه‌ی ابعاد بهترین باشد کاری بسیار دشوار و شاید در عمل نشدنی باشد. پس بهتر است نواحی اضافه را کنار بگذاریم و بر روی تعداد کمتری از فیلدها تمرکز داشته باشیم تا در آن‌ها بهترین باشیم. همچنین به عنوان نکته‌ی دوم ذکر کردیم که در اختیار داشتن تالنت‌ها و افراد با استعداد بسیار خوب و کمک‌کننده است، امام باید توجه داشته باشیم که این تالنت‌ها و افراد با استعداد به فلسفه‌ی کمپانی و استارت‌آپ وفادار باشند و با آن سازگار باشند و نیز رابطه‌ی خوبی با سایر اعضای تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم داشته باشند. در این مطلب سه مورد دیگر از نکاتی را که در داشتن استارت‌آپی موفقیت آمیز به شما کمک می‌کنند مطرح خواهیم کرد. در ادامه با ما همراه باشید.
3- مشتریانی که آماده هستند و منابع مالی کافی در اختیار دارند، جذب کنید.
یکی از رازهای راه اندازی استارت آپ موفق،کمپانی ها می باشند که در در بیشتر موارد، بازتابی از مشتریان خود هستند. حتی اگر این یک اغراق‌نمایی باشد، اما حقیقتا درست است. بهترین نکته برای هر شرکت نوپا، چه یک استارت‌آپ باشد و چه نباشد، اتکا به بالاترین تعداد ممکن از مشتریانی است که در معیار بهترین حالت ممکن از منابع مالی، بهترین آمادگی مناسبی داشته باشند. مشتریانی که از محصولاتی با هزینه‌ی کم را برای خرید انتخاب می‌کنند، در نهایتِ کار برای کسب نمره‌ی مثبت کمپانی خیلی حرفی برای گفتن نخواهند داشت یک محصول یا سرویس ارزان، برای خریدار احساس عدم اطمینان، محصولی کم کیفیت و عدم منحصر به فرد بودن آن را ایجاد می‌کند. شرکت‌های تجاری کوچک باید دارای اعضای آموزش‌دیده و دارای ارتباطات و استعداد کافی در تیم باشند که بتوانند مشتریان با ارزش‌تری جذب کنند. یعنی آن دسته از مشتریانی که محصولات منحصربه‌فرد یا خدماتی را که سطح بالاتری از نوآوری و تفاوت‌ها را در خود دارند، تقاضا می‌کنند، و همچنین مشتریانی که در ازای دریافت محصولات ارزش واقعی آن‌ها را پرداخت می‌کنند. بهتر است که افرادی که فاقد این ویژگی‌ها در مشخصات خود هستند را در زمره‌ی مشتریان خود قرار ندهید.
4.فلسفه‌ی LEAN را به محصولات خود اعمال کنید.
برای رازهای راه اندازی استارت آپ موفق همیشه باید بر روی دو هدف تمرکز داشته باشیم: ارائه‌ی بزرگترین ارزش ممکن به مشتریان خود و انجام این کار با حداقل منابع مورد نیاز. برای شما بهتر خواهد بود که با مشتریان خود به این توافق برسید که محصول میانرده‌ای را بدون هیچ‌گونه‌ وعده‌ی بیشتر و در هزینه‌ای کمتر به آن‌ها ارائه کنید؛ حتی اگر مشتریان توان پرداخت هزینه‌ی بیشتری برای محصولی سطح بالاتر، با قیمتی بالاتر را داشته باشد. به همین ترتیب، تیم متعلق به یک شرکت کوچک می‌تواند تلاش‌های خود را بر روی عناصر کلیدی محصولات خود متمرکز کرده و از تولید بیش از حد یا تولیدات سرشار از ضایعات جلوگیری کند. زمانی که این لایه غیرضروری را حذف می‌کنید، دستیابی به ارزش و کیفیت در عرضه‌ی محصولات و خدمات و نیز کاهش زمان تحویل کالا، مانند زمان فروش آسان‌تر می‌شود. این موارد اصول اصلی متودولوژی LEAN و کاربرد مداوم نوآوری‌ها هستند که در کتاب LEAN Startup اثر اریک ریس (Eric Ries) در رابطه با آن توضیح داده شده است. زمانی که شما سه نکته‌ای که در بالا ذکر شده‌اند به استارت‌آپ خود اعمال کرده باشید، جذب مشتریانی که آماده هستند و منابع مالی کافی برای سفارش دادن محصولات و سرویس‌های بسیار ارزشمند در اختیار دارند، می‌تواند کاری دشوار باشد. استعدادهای زیادی برای تکمیل موفقیت آمیز کسب‌وکار در این بازه‌ی زمانی نیاز است. اغلب طی یک فرایند تکراری شرکت باید مشتریان خود را متقاعد کند که تمایل دارد هزینه‌ی کمتری از آن‌ها دریافت کند. در اکثر موارد، بدون هیچ مورد استثنایی، متدولوژی LEAN این دیدگاه را ایجاد می‌کند که پرداخت کمتر بیشتر مورد توجه آن‌ها است.
5- در نظر داشته باشید که استارت‌آپی با کارمندان شاد می‌تواند موفقیت بیشتری به همراه داشته باشد.
کمپانی‌ها ممکن است بازتابی از مشتریان خود باشند، اما این نکته در رابطه با کارمندان آن‌ها نیز صدق می‌کند. سریع‌ترین راه برای شکست، اغلب به علت داشتن تیمی غیر فعال، بی‌انگیزه و ناامید است که اعضای آن هیچ ارتباط نزدیک و صمیمی با سایر اعضا و همچنین با فلسفه‌ی کمپانی نداشته باشند. برای کمپانی‌ها وضعیتی لازم‌الاجرا، واجب و ضروری است که تیمی شاد ایجاد کنند که افراد آن به لحاظ احساسی به کاری که انجام می‌دهند و محیط شخصی و قیزیکی خود رابطه‌ای نزدیک و دوستانه داشته باشند. همچنین مواردی که آن‌ها را با ارزش‌های کمپانی‌شان، همکاران‌شان، یک هدف متعالی مشخص می‌کند، تاثیر بسیاری در این راستا دارند. قادر بودن به تولید اکو سیستمی که شادی‌های معقولی را با آن‌چه در کمپانی انجام شده است تضمین می‌کند کاری پیچیده است. برخی مواقع این فرایند بدون هشدار به نظر می‌رسد و گاهی دیگر یک معجزه محسوب می‌شود. زمانی که شما دارای تیمی مثبت، با انگیزه و فعال، دلپذیر و پویا هستید، همکاری‌ها و تلاش‌های آن‌ها به انداره‌ب همکاری‌های استعدادهای حرفه‌ای یا حتی ارزشمند تر از ان نیز خواهد بود. مخصوصا اگر آن‌ها به شادی‌های گروه تاثیری نداشته باشند.در واقع یکی از رازهای راه اندازی استارت آپ موفق وجود کارمندانی شاد می باشد   بیشتر بخوانید: پنج مورد از ملاحظت مهم برای بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌های مبتنی بر وب

51
استارت آپ, استارت آپ موفق, استارتاپ, تجارت آنلاین, رازهای راه اندازی استارت آپ, رازهای راه اندازی استارت آپ موفق, راه اندازی کسب و کار اینترنتی, طراحی سایت
روابط عمومی
۱۹آذر
استارت آپ

با برداشتن گام‌های اولیه تبدیل یک استارت‌آپ به SMB نقش رهبری شما تغییر می‌کند

زمانی که کسب‌وکار شما با برداشتن گام‌های اولیه تبدیل یک استارت‌آپ به SMB به هدف خود می‌رسد، نقش رهبری شما به همراه آن تغییر می‌کند. در این مطلب برخی از نکاتی که برای سازگاری و تطبیق و همچنین اشتراک‌گذاری با رهبران خود نیاز دارید، ارائه می‌کنیم.
زمان آن فرا رسیده است که یک کارآفرین باشید
فضای ابری و مجازی شما را قادر می‌سازد که به آرایه‌ای شگفت‌انگیز از منابع و ابزارها دسترسی داشته باشید و در زمانی کوتاه ایده‌های بسیار خوبی وارد بازار کنید و به مشتریان بالقوه‌ای در جهان دست پیدا کنید. فارغ از صنعتی که در آن فعالیت دارید، شما این فرصت را در اختیار دارید که انرژی، شور و علاقه و اعتماد خود را برای ایجاد یک رقابت و شاید یک کمپانی موفق، به کار بگیرید. در طی این مسیر باید توجه داشته باشید که این مسیر شبیه یک دوی استقامت است و نه دوی سرعت. درست مشابه زمانی که در یک دوی استقامت در حال دویدن هستید، در طی مسیر گام‌های متفاوتی را تجربه می‌کنید که هر کدام از این گام‌ها چالش جدیدی را برای شما به عنوان یک رهبر نشان می‌دهد. شاید به طرز اغراق آمیزی سخت‌ترین مسائل ادراکی، گام‌های اولیه تبدیل یک استارت‌آپ به SMB است. یکی از مشخصات رهبری که دارایی مهم و بزرگی نیز برای آن محسوب می‌شد، استعداد بود. ایجاد تغییر و تحول ممکن است به معنی تغییر استایل و سبک رهبری شما باشد؛ بدون این که ایده‌آل و برند خود را قربانی کنید یا حتی نقش دیگری را به عهده بگیرید در حالی که رهبری طولانی مدت کمپانی را به سایر افراد که توانایی ارائه‌ی آن را دارند واگذار کنید. یک کسب‌وکار جدید با خوشبینی و تلاش‌ها و پیگیری‌های موسس آن بنا می‌شود. زمانی که همه‌ی چیزی که شما دارید، یک ایده ، شاید یک نمونه کار اولیه و حتی یک یا دو مشتری باشد و همچنان در حال تلاش برای یافتن جایگاه مناسب در بازار هستید، شما یک استارت‌آپ هستید؛ در این مرحله، اشتیاق رهبری و قدرت ایده‌ای چیزی است که همه‌ی افراد را به هم متعهد و گرد یکدیگر جمع می‌کند. موسسین همچنین بسته به درگیری‌های مستقیمی که در اغلب جنبه‌های عملیات‌های روزانه دارند، نقش‌های مختلفی بر عهده می‌گیرند.
پس از تبدیل استارت آپ به SMB به چه چیزهایی باید توجه کنید؟
با این حال، زمانی که استارت‌آپ شما به طرز حیرت آوری بزرگ شود و گام‌های اولیه تبدیل یک استارت‌آپ به SMB را بردارید، به طوری که دیگر نتوان از همان راهکار همیشگی برای ادامه‌ی مسیر استفاده کرد، نکته‌ای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. زمانی که مشتریان شما بیشتر می‌شوند، به طوری که شخصا می‌توانید یک پایگاه بزرگ مشتریان را در فضای ابری رهگیری کنید، یا زمانی که شما دارای یک کسب‌وکار مقیاس پذیر هستید، کسب‌وکار شما به رتبه‌ی SMB تبدیل شده است. این مسئله اغلب مربوط به زمانی است که خوشبینی بدون محدودیت و تمایل به مدیریت همه‌ی ابعاد کسب‌وکار می‌تواند به صورت شخصی به مسئولیتی برای بنیان گذار و کمپانی تبدیل شود. اکنون، کمپانی نیبه گسترش فرایندها و رویه‌های رسمی نیاز دارد. این امر نیازمند مدیریت یک نیروی کار در حال رشد است که ممکن است شامل دفاتر راه دور و حتی کارمندان متحرک باشد. برای بنیان گذاران بخش بزرگ و گسترده‌ای از امور و عملیات‌ها وجود دارد که باید بخشی تصمیم‌گیری‌ها و عملیات‌های آن‌ها باشند. در حالی که هرگز نباید روحیه‌ی خوشبینی خود را از بین ببرید، اکنون زمان ان فرا رسیده است که اندکی تواضع خود را گسترش بدهید تا جدیت نارس فاز استارت‌آپ را متعادل کنید. رهبران همچنین پیش از این که به قدری بزرگ شوند که بر بازار غلبه کنند و خواستار تصمیم‌گیری‌های دشوار باشند، می‌خواهند که آسیب‌پذیری‌های کمپانی را شناسایی کنند. کاری که شما برای تغییر کسب‌وکار خود به SMB انجام می‌دهید تا زمانی که آن را به یک شرکت و تشکیلات اقتصادی تبپیل کنید، در برگیرنده‌ی دست‌آوردها و تلاش‌های شما از هم اکنون تا سال‌های آینده است.
تاثیر تکنولوژی بر روی سرعت گام‌های اولیه تبدیل یک استارت‌آپ به SMB
تکنولوژی می‌تواند به شما کمک کند تا در حین حفظ پرورش موثر و خوش‌بینانه تغییرات لازم را اعمال کنید. به دلیل این که شما نمی‌توانید در همه‌ی زمان‌ها با همه‌ی افراد به صورت رو در رو ارتباط برقرار کنید، از کانال‌های آنلاین استفاده کنید تا خطوط ارتباطات کاری خود را در میان سازمان و به صورت سلسله مراتبی حفظ کنید. جلسات ویدئو کنفرانس که به کارمندان راه دور این امگان را می‌دهد که ببینند و دیده شوند، می‌تواند به همه‌ی افراد کمک کد که در کنار یکدیگر کار کنند. همچنین در این مرحله استفاده از ابر برای آنالیز داده‌ها و به دست آوردن نگرش‌ها نیز می‌تواند به شدت اهمیت داشته باشد. دسترسی به اطلاعات از طریق ابر شما را قادر می‌سازد که بازار، فرصت‌ها و تصمیمات را با اطمینان بیشتری ارزیابی کنید. زمانی که شما قادر به تصمیم‌گیری بر مبنای نگرش‌های اطمینان‌بخش و پشتیبانی شده با اطلاعات هستید، در رابطه با SMB خود بیشتر علاقه‌مند خواهید بود. از دیدگاهی مهم‌تر، این تحولات مربوط به زمانی است که رهبران نیاز داشته باشند که مواضع بی بصیرت و کورکورانه‌ی خود را شناسایی کنند. در واقع این شخص فردی کمیاب است که می‌تواند تحولی موفق در تبدیل موسس استارت‌آپ به مدیر اجرایی یک کمپانی ایجاد کند. مهارت‌های مورد نیاز کاملا متفاوت هستند. از همین حالا شروع کنید که افرادی را به تیم رهبری خود جذب کنید که باهوش‌تر از شما باشند، تجارب بیشتری داشته باشند و پیش از این نیز در این نوع ا تحولات ایفای نقش کرده باشند یا حضور داشته باشند. نتیجه گیری: ممکن است که انجام این کار آسان نباشد. در طی این فرایند گیرنده‌ی همه‌ی موارد باشید، می‌تواند کار دشواری باشد. اما کاهش میزان تصمیم‌گیری‌ها در سازمان، اعتماد به افراد برای انجام کارها و تیم رهبری توسعه یافته‌تان برای پشتیبانی از شما، مواردی هستند که به پیشرفت SMB شما کمک می‌کنند. اتخاذ تصمیمات درست، استفاده از تکنولوژی صحیح و داشتن صداقت در رابطه با محدودیت‌هایی که دارید، به سایرین کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنند که شما دارای یک فرهنگ و کمپانی هستید که می‌تواند برای مدتی طولانی باقی میماند و به فعالیت‌های خودش ادامه بدهد.

50
استارت آپ, استارتاپ
روابط عمومی
۲۲آبان
دسته‌بندی نشده

استارت‌آپ‌ها در مقابل SMBها

به نظر می‌رسد که رسانه‌های جریان اصلی مجذوب استارت‌آپ‌هایی شده‌اند که در آن کمپانی‌های تازه تاسیس و در حال توسعه و رشد شرکت دارند. موردی که آن‌ها را از کسب‌وکار مرسوم متمایز می‌کند ظرفیت و توانایی آن‌ها برای رسیدن به ایده‌هایی است که توجه سرمایه‌گذاران مالک و تمایل آن‌ها را برای سرمایه‌گذاری و مشارکت در تجارت، به آن کسب‌وکار جلب می‌کند. برخی از افراد SMB را بر مبنای داشتن تعداد کارمندان کمتر از ۲۰۰ نفر تعریف می‌کنند. SMB مخبب عبارت Small to Medium-sized Business به کمپانی‌های غیر کلانی اشاره می‌کند بزرگتر از دفاتر کاری هستند و در کسب‌وکارهایی با اندازه‌ی کوچک یا متوسط فعالیت دارند. اداره مالیات استرالیا یا ATO (Australian Tax Office) از تعریف متفاوتی استفاده می‌کند و می‌گوید « SMBها سالانه درآمدی کمتر از ۲۰ میلیون دلار دارند. به عبارت دیگر یک استارت‌آپ می‌تواند یک SMB نیز باشد.» در مرحله‌ی اول همه‌ی کسب‌وکارها یک SMB به شمار می‌آیند. در مفهوم امروزی، استارت‌آپ‌های هشیار، دارای بودجه‌ی کافی و آماده، شروع به فعالیت می‌کنند تا به بازارهای مشهور فشار وارد کنند و مدل‌های مشهور تجاری را مختل کنند. فیل اووِنس (Phil Owens) مدرس کسب‌وکار و کارشناس رفتارهای سازمانی The Bigger Game بیا می‌کند که « بازار و زمینه‌ای که همه‌ی کسب‌وکار‌ها در آن فعالیت می‌کنند، در وضعیتی قرار دارد که پیوسته در حال تغییر و دگرگونی است. مشتریان، مصرف‌کنندگان و رقبا همیشه در حال رشد و پیشرفت هستند. برای اینکه از مسیر خارج نشوند ومناسب و مطابق نیازهای روز باشند (تنها با در نظر داتن مزایای رقابتی) سازمان‌ها نیاز دارند تا گرایش ذهنی و فکری استارت‌آپی داشته باشند و به آن زمان اختصاص بدهند و تلاش کنند که فراتر از کسب‌وکار عادی خود فعالیت داشته باشند تا در طولانی مدت موفق باشند.» و احتمالا این تفاوت کلیدی و مهم میان استارت‌آپ‌ها و SMB‌ها است. استارت‌آپ‌ها باریحه‌ی مخاطره پذیر و ریسک کننده و همچنین هشیاری خود شناخته می‌شوند. آن‌ها آماده‌اند تا برای ایده‌های جدید تلاش کنند و می‌پدیرند که برخی از این ایده‌ها ممکن است نتیجه‌ی مطلوب نداشته باشند، در حالی که SMB‌ها محتاط و محافظه‌کار هستند و تمایل کمتری دارند که به موارد جدید بپردازند یا به سمت موقعیت‌های جدید حرکت کنند. اوونس می‌گوید: هر کسب‌وکاری نیاز دارد که استراتژی خود را بر روی سه افق فکری زمان حال حاضر، زمان کوتاه مدت و زمان بلند مدت توسعه بدهد و میان سرمایه‌گذاری‌ها و تلاش‌های خود تعادل و توازن بر قرار کند تا یک عملکرد تحمل‌پذیری را هدایت و جهت‌دهی کند. بخش حیاتی و مهم این درخواست‌‌های فعالیت‌ها و گرایش‌های فکری استارت‌آپ‌ها این است که آن‌ها را رهبری کنید و برای توسعه‌ی آن‌ها به سمت مراکز پر منفعت آینده، روش‌ها و راهکارهایی را بیابید. زمانی که یک کسب‌وکار جدید شروع به فعالیت می‌کند، موسس و پایه‌گذار آن عموما کوشا، خوش‌بین و آماده است تا ابتکارات جدیدی را برای شروع کارها امتحان کند. اما همان طور که استراتژی‌های موفق صورت می‌گیرند، ممکن است فریب کارکردهای پیش روی خود را بخورید و خطرات ایده‌های جدید را در نظر نگیرید. اوونس می‌گوید: بسیاری از سازمان‌ها فرهنگ‌ها و عادت‌هایی را توسعه می‌دهند که آن‌ها را در وضعیت فعلی خود نگه دارد. هشیاری، اعمال منابع مناسب و دعوت به پذیرش ریسک‌ها و خطرات یک کسب‌وکار را قادر به نوآوری و عملکرد پیوسته می‌سازد. این امر دلیلی بر این مسئله است که چرا بسیاری از کسب‌وکارها نیاز داند که در میان پرورش خود روحیه‌ی استارت‌آپ را زنده نگه دارند و آماده باشند که بر روی آن اقداماتی را به انجام برسانند.

47
SMB, استارت آپ, استارتاپ, راه اندازی استارت آپ, راه اندازی استارتاپ
روابط عمومی
۲۰آبان
آژانس دیجیتال

چگونه استارت‌آپ‌ SaaS می‌توانند موفق شوند؟

استارت‌آپ‌ SaaS یا نرم‌افزارها به عنوان خدمات B2B یا کسب‌وکار به کسب‌وکار به شدت در حال محبوب شدن هستند و بسیاری از استارت‌آپ‌ها به این مدل کسب‌وکار روی آورده‌اند. امروزه افراد بسیاری وجود دارند که تمایل شدیدی به فعالیت در این فضا دارند؛ زیرا در مقایسه با مورادی که در سایر بخش‌های جهان فعالیت می‌کنند، می‌توانند آن‌ها را با هزینه‌هایی پایین‌تر ایجاد کنند. با این حال، داستان‌های موفقیت بسیار کمی توسط تعدادی از کمپانی‌ها در فضای افزایش درآمد سالانه‌ی ۱۰ میلیون دلاری (Annual Recurring Revenue یا ARR) در فروش‌ها پدیدار شده اند. Silicon Valley به عنوان یک صنعت، یک دهه یا بیشتر است که نیروی فروش آن، پیشگام یک دوره‌ی جدیدی از محصولات SaaS شده است. به هر حال برخی از تاکتیک‌ها و استراتژی‌های مشهود وجود دارند که می‌توانند به یک SMB و بازار توسعه‌یافته‌ی مبتنی بر استارت‌آپ که مسیر آن ممکن است بسیار متفاوت از یک محصول مبتنی بر کارآفرینی باشد، کمک کند.
استارت‌آپ‌های SaaS می‌بایست سادگی را در راس کار خود قرار بدهند.
SMB‌ها کاربرانی خواهند داشت که لزوما دانا و زیرک نیستند مگر این که کارآفرین خودش به تنهایی از سیستم استفاده کند. ایم بسیار مهم است که کمپانی ها همیشه به کاربران نهایی سیستم توجه کنند. پلت‌فرم باید تا جای ممکن ساده باشد تا کاربر بتواند به راحتی در آن پیش روی کند و بلافاصله بتواند کار خود را با آن شروع کند، بدون این‌که نیازی به کمک داشته باشد. بهترین روش برای انجام این کار این است که از ابتدا آن را بر مبنای اصول شروع کنید، و به همین ترتیب کاربر دچار آشفتگی و دستپاچگی نخواهد شد. سیستم خود را ساده نگاه دارید و آن را دچار پیچیدگی نکنید و ابزارهای پیشرفته را به گونه‌ای ارائه کنید که برای کاربر مرحله به مرحله باشند. البته پس از این که کاربر در مراحل اولیه مهارت لازم را به دست آورده باشد. از این طریق آن‌ها می‌توانند به صورت اصولی و با قاعده در پلت‌فرم کاوش کنند. زیرا ماژو‌ل‌ها و واحد‌ها به صورت ترتیبی و متوالی به نمایش گذاشته شده‌اند و کاربر می‌تواند بر این ترتیب و اصول تکیه کند. این نیز می‌تواند یک ایده‌ی جالب و خوب باشد که به ازای هر بار ورود او به پلت‌فرم یک نکته‌ی آموزشی جدید ظاهر شود. از این طریق او می‌تواند به دور از احساس ناامیدی و بی میلی به یک کاربر قدرتمند تبدیل شود. شما نیاز دارید که این مشتریان را به قهرمانان خود تبدیل کرده و برای حمایت از آن‌ها قدم بردارید. برجسته نشان دادن این مشتریان در سایت شما به صورت بالقوه می‌تواند ایده‌ی بسیار خوبی باشد و به همین ترتیب سایر کاربران می‌توانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. منظور از قهرمان ، کاربری است که به راحتی می تواند با پلتفرم شما ارتباط برقرار کند و تعاملاتش با شما همواره در حال افزایش باشد.
مجموعه‌ی ویژگی‌های SaaS را محدود کنید.
بسیاری از پلت‌فرم‌ها به دلیل تعداد ویژگی‌هایی که ارائه می‌کنند، به خود مفتخر هستند، زیرا می‌خواهند که ابزاری چند منظوره باشند و در قالب «همه‌چیز برای همه‌ی افراد» از آن‌ها یاد شود. این امر پلت‌فرم آن‌ها را پیچیده و رعب‌انگیز می‌کند، به این مفهوم که کاربر برای اینکه استفاده از آن را شروع کند نیازمند کمک‌های انسانی خواهد بود. این مسئله موانعی را برای پلت‌فرم ایجاد می‌کند. چیزی که لازم است به آن توجه کنید این است که هزینه‌های ارائه‌ی این نوع از پشتیبانی بسیار بالا خواهد بود. این امر نرخ سازگاری را کاهش می‌دهد و این یکی از دلایلی است که چرا بسیاری از مشتریان بالقوه قبول نمی‌کنند که پلت‌فرم را برای یک آزمایش طولانی رایگان در اختیار داشته باشند. و حتی اگر این کار را انجام بدهند، این پلت‌فرم را رها خواهند کرد زیرا برای استفاده از آن نیازمند تلاش و زحمات زیادی هستند. برای آنکه یک استارت آپ SaaS موفق داشته باشید ، نیازی نیست سیستم سفارش آنلاین غذا تا تاکسی آنلاین و خشکشویی را همزمان توسعه دهید.
تماس کمتر، هزینه‌ی کمتر
ایده این است که پلت‌فرم را به صورت سلف سرویس بسازید؛ به گونه‌ای که کاربران نهایی بتوانند هر کاری را بدون نیاز به دخالت‌های انسانی، خودشان به انجام برسانند. مشکل صاحبان کسب‌وکارهای این است که در عوض سازگاری یک طرز تفکر DIY به معنی این که کار را خودتان انجام بدهید (do it yourself) ، از رویکرد DIFM به معنی کار را برای من انجام بدهید (do it for me) استفاده می‌کنند. در واقع، به دلیل این که آن‌ها هزینه‌ای پرداخت کرده‌اند این تقاضا و درخواست را دارند. همین امر دلیل این است که بسیاری از کسب‌وکارهای SaaS از ثبت نام SME ها به عنوان مشتری جلوگیری می‌کنند. با استخدام یک نیروی فروش برای SMB هایی که سالیانه کمتر از ۳.۰۰۰ دلار برای محصول شما هزینه می‌کنند احتمال دارد که دچار مشکلاتی در عدم پوشش‌دهی هزینه‌های سرمایه‌گذاری شده شوید. یک تیم فروش داخلی آموزش دیده برای نقش‌های چندگانه‌ی پشتیبانی به همراه فروش مقیاس‌پذیر است و معاملات سودآوری را در همه‌ی مقیاس‌ها به شما می‌دهد. این ایده مخصوصا برای استارت‌آپ‌های هند بهتر است زیرا هزینه‌های داخلی فروش بسیار پایین‌تر از استارتآپ‌های مبتنی بر ایالات متحده‌ی آمریکا یا اروپا خواهد بود و مزایا و سود عملکردی بیشتری در مقایسه با رقبایتان در اختایر شما قرار می‌دهد.
موانع رهاسازی و خروج از محصول SaaS خود را برای مشتریان افزایش بدهید.
محصول خود را به طریقی طراحی کنید که زمانی که کاربر شروع به استفاده از نرم‌افزار شما می‌کند، احتمال مهاجرت او به دلیل هزینه‌های بالای ، بسیار پایین باشد. اکنون که شما دارای یک درآمد و سهام بازگشت‌پذیر و روزافزون هستید، کسب‌وکار شما در آینده به سرعت سودآور و قابل سرمایه‌گذاری شده و این امر منجر به رشد نمایی شما خواهد شد. به همین دلیل داشتن متخصصین خبره و ماهر در حوزه‌ی استارت‌آپ‌ SaaS بسیار حائز اهمیت است، زیرا می‌توانند به برنامه‌نویسان شما کمک کنند تا پلت‌فرمی طراحی کنید که مشتریان به آن علاقه‌مند شوند.

52
استارت آپ, استارت آپ saas, استارت‌آپ‌ SaaS, استارتاپ, استارتاپ saas
روابط عمومی
۱۶آبان
آژانس دیجیتال, استارت آپ

چگونه استارت‌آپ‌های SaaS به کمک اینفلوئنسرها رشد می‌کند؟

بر اساس IDC، در سال ۲۰۱۸ به میزان ۲۷.۸ درصد از بازار جهانی نرم‌افزارهای کاربردی (موبایل اپلیکیشن ها و وب اپلیکیشن ها) تحت تاثیر روش SaaS یا Software as a Service قرار خواهند گرفت که درآمد آن به میزان ۵۰.۸ میلیون دلار محاسبه شده است. بنابراین جای تعجب نیست که استارت‌آپ‌های SaaS ظهور می‌کنند تا بخشی از بازار را در اختیار بگیرند. به هر حال، در سایه‌ی داستان موفقیت در Mashable، دست‌یافته‌ها و منحنی‌های مخاطرات سرمایه‌گذاری‌های اصلی، بسیاری از استارت‌آپ‌های SaaS در همان یک سال اول یا دو سال اول عرضه‌ی خود با شکست کامل مواجه می‌شوند و یا به طور ساده نمی‌توانند راهی برای رسیدن به موفقیت پیدا کنند. بخش تکان‌دهنده‌ی آن کدام است؟ رقابت‌های بسیار زیاد دلیل آن نیست. بیشتر استارت‌آپ‌های SaaS کشش چندانی را به دست نمی‌آورند، زیرا استراتژی‌های راه گشایی و پیشرفتی نادرستی پیاده سازی می‌کنند. برای مثال بسیار کم‌یاب و نادر است که بشنوید یک استارت‌آپ SaaS شکست خورده اینفلوئنسر مارکتینگ را بدون هیچ گونه موفقیتی آزمایش و در حیطه‌ی آن تلاش کرده است. پیشرفت به کمک مسیر گشایی با استفاده از اینفلوئنسرها ابتکار جدیدی نیست، اما پیشرفت آن در سالهای اخیر بهترین عملکرد، تخصص و تکنولوژی را به همراه داشته است که در صورت ترکیب آن‌ها، در مقایسه با سایر خط مشی‌ها، بهترین نتیجه را خواهد داشت. آیا می‌دانستید که ROI یا (Return on investment) اینفلوئنسر مارکتینگ یازده برابر بیشتر از سایر استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال است؟ اینفلوئنسرها از داشن و روابط شخصی خود استفاده می‌کنند که هم مخاطبین را جذب کرده و هم آن‌ها را تحریک به ایفای نقش کنند، به این مفهوم که اینفلوئنسر مارکتینگ این قابلیت را دارد که به تولید نامحدود ROI ادامه بدهد.
مسیر اینفلوئنسر مارکتینگ را در پیش بگیرید.
کمپین‌های بسیار معتبر و موثق و یکپارچه زمانی اتفاق می‌افتند که یک کمپانی SaaS از اینفلوئنسرها برای رستیابی به اهداف مخاطبین خود استفاده کند. اهداف به اشتراک گذاشته خواهند شد و روابط شکل خواهند گرفت. اگر برند با اینفلوئنسرها مستقیما ارتباط نداشته باشد، دستیابی به این موارد آسان برای آن نخواهد بود. در ادامه فرایندی که شما باید طی کنید تا به کمک اینفلوئنسرها استارت‌آپ SaaS خود را رشد بدهید، با جزئیات شرح داده شده است:
1. نیازهای خود را بشناسید.
پیش از این که به جستجوی اینفلوئنسرها بپردازید، به این نکته فکر کنید که شما چه چیزی را به آن‌ها ارائه خواهید کرد؟ تنها به این دلیل که شما دارای یک استارت‌آپ هستید، شما نامی در صنعت نخواهید داشت. در نتیجه باید در رابطه با جایگزین‌هایی مانند آنچه در ادامه مطرح می‌کنیم نیز فکر کنید: اشتراک یک ساله برای محصولات SaaS با هزینه‌ی رایگان‌تان ضمانت برای همکاری‌های آینده انصاف در حقوق تا حد ممکن اینفلوئنسر همچنین می‌تواند کمپانی دیگری باشد. در این حالت شما می‌توانید وارد بازار مشترک و شراکتی شوید. برای مثال دو کمپانی SaaS می‌توانند یک مقاله منتشر کنند یا همراه با هم از یک سمینار آنلاین زنده میزبانی کنند. اینفلوئنسرها به دلیل فرصتی که به منظور نمایش برند شخصی خودشان دارند، تحریک و دارای انگیزه می‌شوند.  
2. به دنبال اینفلوئنسرها باشید.
این مهم‌ترین نکته است. شما باید اینفلوئنسرهای واقعی را برای استارت‌آپ SaaS خود شناسایی کنید. معیارهایی که در ادامه آمده‌اند در نظر بگیرید: در شبکه‌های اجتماعی به جستجو بپردازید؛ از هشتگ‌هایی مانند #SaaS و #xyzsoftware استفاده کنید تا ببینید که چه پشت‌ها و توئیت‌هایی بیشترین انقباض و کشش را دارند. از ردیت ((Reddit استفاده کنید. ساب‌ردیت‌های متعلق به ردیت مکانی هستند که که در آن مناظرات SaaS، همراه با مناظراتب در سایر دسته‌ها، رخ می‌دهند. از این وب‌گاه استفاده کنید تا ببینیدکه کدام موارد بیشترین رای‌ها را در اختیار دارند. از پلت‌فرم اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنید. پلت‌فرم‌ها برای اینفلوئنسر مارکتینگ جستجو و کاوش آن‌ها برای استارت‌اپ را ساده می‌کند. استارت‌آپ‌های SaaS اغلب این اشتباه را می‌کنند که انتخاب‌های خود را در رابطه با اینفلوئنسرهایی که در رابطه با نرم‌افزار صحبت می‌کنند، محدود می‌کنند. ممکن است که آن‌ها در برخی مواقع کار و فعالیت بکنند اما آن‌ها واقعا به افرادی نیاز دارند که توانایی خوبی در فروش داشته باشند. مسئله این است که مشتریان در عوض شنیدن لیستی بی پایان از انواع ویژگی‌های ارائه شده در نرم‌افزار، علاقه دارند تا بدانند که یک نرم‌افزار چگونه به آن‌ها کمک خواهد کرد.
3. زیرکی و بینش اینفلوئنسر‌ها در راه و طریقه‌ی صحیح به کار بگیرید.
شما می‌خواهید که نگرش و زیرکی اینفلوئنسرهای خود را در روشی خلاقانه و جالب توجه به کار بگیرید، پس با آن‌ها در بهترین طرق ممکن همکاری و فعالیت کنید تا محتوای تولیدی را بهبود و ارتقاء بدهید. شاید شما بتوانید از طریق جمع‌آوری نقطه نظرهای ۳ یا ۴ اینفلوئنسر و انتشار آن‌ها در قالب نقل قول در یک پست یکتا در بلاگ خود، این کار را انجام بدهید. ساختن یوزکیس‌ها (Use Case) یا موارد استفاده یک راه دیگر برای نمایش نگرش آن‌ها است. موارد استفاده‌ی مختلف می‌توانند برای جنبه‌های مختلف نرم‌افزار SaaS شما ساخته شوند و اینفلوئنسرهای مختلف بر اساس تخصص خود می‌توانند در آن‌ها نمایش برجسته‌ای داشته باشند. اینفلوئنسرهایی که کاربران حقیقی نرم‌افزار SaaS شما هستند را بیابید و به همین ترتیب مخاطبین شما بازتاب و واکنش مثبتی خواهند داشت.
سخن آخر
مهم‌تر از هر چیزی، شما باید اطمینان حاصل کنید که تلاش‌های اینفلوئنسر‌ها برای حمایت از اهداف بزرگتری از استارت‌آپ SaaS شما است. اگر مقصود و هدف شما جذب ۲.۰۰۰ مشترک در سه ماهه‌ی اول است، پس کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ باید شامل عناصری باشد که از این هدف حمایت بکند. و نکته‌ای که باید به خاطر داشته باشید این است: به اینفلوئنسرها این امکان را بدهید که بتوانند تغییرات کوچکی را که تصور می‌کنند برای اطمینان از حصول مقصود لازم است، اعمال کنند. آیا می‌توانید به آن‌ها اجازه بدهید که یکی از افرادی باشند که دموی نرم‌افزار شما را در اختیار داشته باشند؟ آیا می‌توانید یک لینک تخفیفی در اختیار آن‌ها قرار بدهید تا به اشتراک بگذارند؟ این‌ها موارد بسیار مهمی هستند که کمپین اینفلوئنسر مارکتینگی شما را شکل می‌دهند. به کمک انتخاب‌های صحیح، اینفلوئنسر مارکتینگ می‌تواند به طور چشم‌گیری میدان دید استارت‌آپ SaaS شما را افزایش بدهد. با خیال راحت این مورد را با سایر تکنیک‌های رشد و پیشرفت مد نظر خود ترکیب کنید تا با تمام جریان به پیش حرکت کنید.  

50
استارت آپ, استارت آپ saas, استارتاپ, ایده استارت آپ, ایده راه اندازی استارت آپ, ایده راه اندازی کسب و کار اینترنتی
روابط عمومی
۱۴آبان
آژانس دیجیتال, استارت آپ

چگونه می‌توانیم اقدام به راه اندازی استارتاپ کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟ – قسمت دوم

در بخش قبل تعاریفی از استارتاپ را بیان کردیم و دو مورد از راهکارهای لازم در راه اندازی استارتاپ که به موفقیت آن کمک می کند را معرفی کردیم . در این مطلب به بررسی سه نکته‌ی دیگر در این زمینه می‌پردازیم. قسمت اول : چگونه می‌توانیم یک استارتاپ را شروع کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟
3. بر روی جذب مشتریانی که آماده هستند و بودجه‌ی کافی دارند، تمرکز کنید.
اغلب گفته می‌شود که در بیشتر موارد، کمپانی‌ها بازتابی از مشتریان خود هستند. حتی اگر این یک گزاف گویی باشد، اما در حقیقت درست است. بهترین نکته برای هر شرکت نوپا، خواه یک استارت‌آپ باشد و خواه نباشد، اتکا به بالاترین تعداد ممکن از مشتریانی است که در بهترین حالت ممکن از منابع مالی، بهترین آمادگی را دارند. مشتریانی که از محصولات با هزینه‌ی کم برخوردار می‌شوند در نهایت کار برای دریافت نمره‌ی مثبت خیلی حرفی برای گفتن نخواهند داشت. یک محصول یا سرویس ارزان، احساسی عدم اطمینان، نتیجه‌ی کم کیفیت و عدم منحصر بودن را در خریدار ایجاد می‌کنند. در راه اندازی استارتاپ ، شرکت‌های تجاری کوچک باید دارای اعضایی با آموزش، ارتباطات و استعداد کافی در تیم باشند تا بتوانند مشتریان با ارزش‌تری جذب کنند. یعنی مشتریانی که محصولات منحصربه‌فرد یا خدماتی که سطح بالاتری از نوآوری و تفاوت‌ها را دارند، تقاضا می‌کنند، و مشتریانی که در ازای دریافت محصولات ارزش واقعی آن‌ها را پرداخت می‌کنند. بهتر است که مشتریانی که فاقد این خصیصه ‌ها در مشخصات خود هستند را در زمره‌ی مشتریان خود قرار ندهید.
4. فلسفه‌ی LEAN در راس کار محصولات خود اعمال کنید.
یک استارت‌آپ همیشه باید بر روی دو هدف تمرکز داشته باشد: ارائه‌ی بزرگترین ارزش ممکن به مشتریان خود انجام این کار با حداقل منابع مورد نیاز بهتر است که با مشتری به این توافق برسید که محصول میانه‌ای را بدون هیچ‌گونه‌ وعده‌ی اضافی و در هزینه‌ای کمتر به آن‌ها ارائه کنید. حتی اگر مشتری توان پرداخت بیشتری برای محصولی سطح بالاتر با قیمتی بالاتر داشته باشد. در این روش، تیم یک شرکت کوچک قادر است که تلاش‌های خود را بر روی عناصر کلیدی محصول متمرکز کند و از تولید بیش از حد یا تولیدات سرشار از ضایعات جلوگیری کند. زمانی که این لایه بی مایه و ضعیف را حذف می‌کنید، دستیابی به ارزش و کیفیت و نیز کاهش زمان تحویل کالا آسان‌تر می‌شود ای موارد اصول اصلی متودولوژی LEAN و کاربرد مداوم نوآوری‌ها هستند. اما زمانی که شما سه نکته‌ی بالا را اعمال می‌کنید، این امر می‌تواند دشوار باشد: مشتریانی که آماده هستن و منابع مالی کافی برای سفارش دادن محصولات و سرویس‌های بسیار ارزشمند دارند. استعداد زیادی برای تکمیل موفقیت آمیز بازه‌ی زمانی این دادوستد نیاز است. اغلب طی یک فرایندی تکراری شرکت باید مشتریان خود را متقاعد کند تمایل دارد هزینه‌ی کمتری از آن‌ها دریافت کند. در اکثر موارد بدون هیچ مورد استثنایی متدولوژی LEAN الزام می‌کند که پرداخت کمتر بیشتر مورد توجه آن‌ها است.
5. توجه داشته باشید که یک استارت‌آپ با کارمندان رضایتمند می‌تواند موفق شود.
ممکن است که کمپانی بازتابی از مشتریانش باشد اما این نکته بیشتر در مورد کارمندانش صدق می‌کند. سریع‌ترین روش برای مواجهه با شکست، داشتن یک تیم بی‌انگیزه و ناامید است که اعضای ان هیچ رابطه‌ای با یکدیگر و با فلسفه‌ی شرکت ندارند. این یک امر ضروری است که یک تیم رضایتمند و خوشحال بسازید که رابطه‌ای احساسی با کاری که انجام می‌دهند و محیط فردی و فیزیکی خود دارند و با ارزش‌های شرکت، همکاران و یک هدف متعالی هم دلی دارند. توانایی ساخت اکوسیستمی که رضایتمندی معقولی را در شرکت تضمین می‌کند کار پیچیده ای است. در برخی موارد شرکت با هشدارهایی روبرو می‌شود و در برخی موارد دیگر، معجزه رخ می‌دهد. هنگامی که شما دارای تیمی با اعضای با انگیزه، مثبت، دلپذیر و پویا هستید، در مقایسه با زمانی که دارای استعداد‌های حرفه‌ای اما فاقد یک گروه شاد و سرزنده هستید، کمک بسیار ازشمندتری به استارت‌آپ خود می‌کنید.

32
استارتاپ, استارتاپ موفق, راه اندازی استارت آپ, راه اندازی استارتاپ, شروع استارتاپ
روابط عمومی
۱۹مهر
استارت آپ

چگونه می‌توانیم یک استارتاپ را شروع کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟

دو تعریف زیر از استارتاپ را در نظر بگیرید؛ یک استارتاپ ، ساختاری موقتی است که به جستجوی یک کسب‌وکار مقیاس‌پذیر و تکرارشدنی می‌پردازد. استارتاپ یک اقدام بشری است که برای توزیع یک سرویس یا محصول جدید تحت شرایطی از شک و تردیدهای شدید، طراحی شده است. این دو تعریف رایج‌ترین تعاریفی هستند که برای استارتاپ به‌کار می‌روند. مفاهیم کلیدی که در این دو تعریف وجود دارند عبارتند از: ساختار موقت مدل کسب‌وکار مقیاس‌پذیر و تکرار شدنی محصول یا سرویس جدید شک و تردید شدید در ایران هر روز شاهد تعداد زیادی از کارآفرینان و جوانان حرفه‌ای هستیم که با ایده و آرزوی یافتن شرکتی که تمایل داشته باشد با شرایط و ایده آن‌ها آشنا شود، وارد این بازار می‌شوند. بسیاری از این ایده های راه اندازی استارتاپ ، حتی با وجود ظاهر و وجهه‌ای خوب و بودجه‌‌ای بزرگ‌تر ، باز هم در طول مسیر با شکست مواجه می‌شوند. با این وجود، بسیاری از استارتاپ ها نیز هستند که موفق می‌شوند در میان انبوهی از شرکت‌کنندگان خودشان را نشان داده و شناخته شوند، محصولی مقرون‌ به‌صرفه با برندی جدید معرفی کنند و به موفقیت دست پیدا کنند. اگر شما نیز تا کنون فکر اجرای یک ایده‌ی مشابهی را در سر می‌پروراندید، نکاتی که در ادامه مطالعه خواهید کرد، به شما کمک می‌کنند که بهترین تصمیم را بگیرید و نیز زمان زیادی را برای کار و تلاش سخت به شرکت خود اختصاص بدهید.
1. لزومی ندارد که در همه‌ی موارد بهترین باشید.
در اغلب موارد، هنگامی که در ابتدای راه، راه اندازی استارتاپ هستید، ممکن است دچار این اشتباه شوید که بخواهید در همه عرصه‌ها یا زمینه‌های گوناگونی که احتمالا می تواند در پوشش خدمات قابل ارائه شما باشد ، بهترین باشید. برای یک رقابت درست و جذب مشتریان، لازم است که ارزش‌های افزوده به بازار ارائه کنید و در این حالت، کار دشواری است که در چندین عرصه به این مهم دست پیدا کنید. برای مثال اگر قصد راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی را دارید ، برای آنکه بتوانید با دیجی کالا (که بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران محسوب می شود) رقابت کنید ، شاید بتوانید با پیشی گرفتن در خدمات پشتیبانی، نظر تعداد زیادی از مشتریان را به خود جلب کنید به همین دلیل، بهتر است که منابع خود را برای این که در یک مورد خاصی به طور فوق‌العاده‌ای خوب باشید، متمرکز کنید در عوض این که محصولات و خدمات غیرضروری بسیاری را تنوع داده و ارائه کنید. در انتها، یک استارتاپ باید بر روی محصول یا سرویسی بنا شود که پاسخ‌گوی این سوال باشد: “چه کاری می‌توانیم برای مشتریان ویژه خود انجام بدهیم؟” به عنوان مثال، شما می‌توانید در ساخت پیچ در جهان بهترین باشید، اما لزومی ندارد که در ساخت مهره هم خوب باشید. جنبه‌ی جادویی یک استارتاپ این است که همین که در ساخت پیچ بهترین باشید، کافی است تا موفق شوید. یک سازمان رسانه‌ای ممکن است که در رابطه با هزاران نظریه مربوط به انتقال ایده‌ها و ارزش‌ها به عموم مردم، تامل کند. با این حال، در نهایت این سازمان باید انتخاب کند می‌خواهد چه چیزی در محتوای تخصصی، بازاریابی دیجیتال، SEO، طراحی و UX، محصول، اینفوگرافیک و نمایش اطلاعات، در جهان بهترین باشد؟ دشوار است که بتوان به‌صورت همزمان در همه‌ی این زمینه‌ها بهترین باشید. بهترین کار این است که یک عرصه را انتخاب کرده و از منابع خود برای جستجوی استعدادها استفاده کنید و امیدوار باشید که مشتریان شما ارزش لازم را در انتخاب شما ببینند. همین امر در یک شرکت فناوری که سرویس‌هایی را در فضای ابری (cloud)، یا محصول یا سرویسی را در قالب یک اپلیکیشن بومی ارائه می‌کند، اعمال می‌شود.
2. تالنت (talent) خوب است، اما باید در راستای فلسفه‌ی خدمات و محصولات شما باشد.
در دنیای تجاری امروز، رقابت بی‌رحمانه‌ای برای استخدام استعدادها در کمترین هزینه‌ی ممکن وجود دارد. هر چه افراد با استعداد بیشتری با هزینه‌ای کمتر در تیم خود داشته باشید، احتمال موفقیت شما در بازار بیشتر است. قاعده‌ی ساده‌ای است، اما مشکل این جا است که بازار درگیر کمبود استعداد است و به همین ترتیب، یافتن آن کار دشواری است؛ مخصوصا با هزینه‌های کم! همچنین اگر این حقیقت برای شما آشکار باشد که موفقیت شرکت شما وابسته به چگونگی سازگاری این استعدادها با فلسفه‌ی شرکت شما باشد، مسئله دشوارتر هم می‌شود. ممکن است که این استعدادها بسیار حرفه‌ای باشند اما رابطه‌ی خوبی با تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم خود نداشته باشند. شما به عنوان بنیان گذار یک استارتاپ ، صدها مشغله، تعهد، و کار دارید که باید انجام بدهید. با این حال مهم‌ترین نقش، شامل این نکته است که یک سرپرست درجه یک برای ماهیت شرکت خود باشید. این مسئله مشتریان را قادر می‌سازد که کمپانی را از سایر رقبا تمییز کنند و ویژگی‌هایی که اغلب در محصولات و خدماتش یافت می‌شود تشخیص بدهند. در مطلب بعدی، سایر نکات لازم در این زمینه را بررسی خواهیم کرد.

24
استارت آپ, استارتاپ, ایده راه اندازی استارت آپ, راه اندازی استارتاپ
روابط عمومی
۱۸مهر
آژانس دیجیتال, تجارت الکترونیک

چگونه می‌توانید یک ایده خوب برای کسب و کار دیجیتال انتخاب کنید؟

تمایل به شروع یک کسب و کار دیجیتال به بسیاری از دلایل یک حرکت هوشمندانه است. اما بزرگترین مانعی که درحال حاضر برای همه کسانی که می‌خواهند یک کسب و کار برای خودشان به صورت آنلاین و دیجیتال راه اندازی کنند وجود دارد، ایده کسب و کار دیجیتال مناسب است. اینکه نمی‌دانند چه کسب و کاری برای آن‌ها بهتر و سودآورتر است. اما چگونه می‌توانید یک ایده کسب و کار دیجیتال خوب برای خود پیدا کنید؟ قبل از اینکه به فکر پیدا کردن ایده کسب و کار باشید ابتدا باید کسب و کار آنلاین، اهداف آن و مزایای آن را بشناسید. همچنین مهمترین نکته این است که بدانید هدفتان از شروع یک کسب و کاردیجیتال چیست. خبر خوب برای شما این است که شما برای شروع کسب و کار خود در بهترین زمان تاریخ بشری زندگی می‌کنید. هرگز تا قبل از این هزینه های راه اندازی یک کسب و کار تا این حد پایین و پتانسیل کسب درآمد تا این حد بالا نبوده است. شما به منابع و ابزارهایی دسترسی دارید که تا 10 سال پیش وجود نداشت، رسانه های اجتماعی تنها یک نمونه کاربردی از آنها است.
اهداف و نیازهای شما از کسب درآمد چیست؟
شروع یک کسب و کار دیجیتال تصمیمی نیست که شما به راحتی آن را گرفته باشید، مطمئنن شما چند بار به این ایده فکر کرده اید و از آن صرف نظر کرده اید و چندین بار نیز خودتان را متقاعد کردید که این بهترین تصمیم ممکن است که می‌توانید بگیرید. اما اینکه چرا شما بخواهید کسب و کار دیجیتال خود را راه اندازی کنید و دلایل آن که شما بخواهید این کسب و کار را به صورت نیمه وقت یا تمام وقت به کار بگیرید به چندین عامل مهم بستگی دارد که در زیر آورده ایم: 1- پول 2- استقلال 3- پیش بینی پذیری هیچ احساسی بهتر از این نیست که شما زیر نظر کافرمای نامطلوب کار نکنید و خودتان بادبان های موفقیت را به سمت افق روشن کارآفرینی تنظیم کنید. شما ایمان دارید که می‌توانید آن را شروع کنید. اما یک نیاز اساسی تر به دست آوردن پول و درآمد به جای صبر کردن برای حقوق و کمی پول بیشتر با اضافه کاری های سنگین است. و اینجا جایی است که شما باید کمی تامل کنید و از خودتان بپرسید که چگونه می‌خواهید درآمدتان را جایگزین کنید و چرا؟ از آنجا که پاسخ این سوال تاثیر مستقیم بر نوع کسب و کاری که شما خواهد داشت پس درخواهید یافت که تنها دو نوع کسب و کار برای شما وجود دارد: کسب و کار مبتنی بر محصول کسب و کار مبتنی بر خدمات یک کسب و کار مبتنی بر محصول کسب و کاری است که در آن شما به طور مستقیم فروش محصولات را به مشتریان انجام می‌دهید. فروشگاه های تجارت الکترونیک نمونه ای از این نوع کسب و کار می‌باشند. فقط باید بدانید که در این نوع کسب و کار چندین هفته و شاید چندین ماه طول بکشد تا شما بتوانید کسب درآمد کنید. کسب و کار مبتنی بر خدمات به این صورت است که شما به جای محصول و کالا خدماتی را به مشتریان خود ارائه می‌دهید. زیبایی این نوع کسب و کار این است که تقریبا بلافاصله به درآمد می‌رسید. نمونه ای از کسب و کار مبتنی بر خدمات دستیاران مجازی، نویسندگان آزاد یا فریلنسرها، توسعه دهندگان وب و مشاوران SEO هستند.
مزایای کسب و کار دیجیتال
هنگامی که شما هر نوع کسب و کار آنلاین را با انواع خرده فروشی های غیر آنلاین مقایسه می‌کنید، می‌فهمید که چرا دهها میلیون نفر در سراسر دنیا مسیر کسب و کارهای آنلاین و راه اندازی استارت آپ را در پیش گرفته اند. هنگامی که شما یک کسب و کار واقعی یا غیر آنلاین دارید به این معنی است که باید به فکر وام های بانکی، اجاره نامه، بیمه کسب و کار، استخدام کارمندان، آموزش کارکنان و غیره باشید. پس از آن باید به فکر پیدا کردن یک مکان برای کسب و کار خود باشید. در حقیقت 50 درصد از خرده فروشی ها در طول سه سال اول خود شکست خورده اند.
برخی از بهترین مزایای کسب و کار دیجیتال عبارتند از: هزینه کم برای راه اندازی نداشتن مخارج غیر ضروری می‌توان از هر نقطه از دنیا آن را اجرا کرد قابلیت اجرای پاره وقت عدم نیاز به کارمند، مگر اینکه خودتان بخواهید بیشتر کسب و کارهای آنلاین را می‌توانید با سرمایه بسیار اندک نسبت به راه اندازی یک کسب و کار سنتی راه اندازی کنید. حتی برخی از آن‌ها وجود دارد که کاملا بدون سرمایه و از صفر می‌توانید آن‌ها را راه اندازی کنید. بیشتر بخوانید: بهترین ایده های کسب و کار اینترنتی برای کسب درآمد آنلاین

28
استارت آپ, استارتاپ, راه اندازی استارت آپ, راه اندازی کسب و کار, کسب و کار آنلاین, کسب و کار اینترنتی, کسب و کار دیجیتال
روابط عمومی
۰۲مهر
آژانس دیجیتال, استارت آپ, تجارت الکترونیک

به این ۸ دلیل شما نیاز به یک وب سایت برای کسب و کار خود دارید

جالب است که در عصر تلفن های هوشمند، تبلت ها و ساعت های هوشمند هنوز برخی از صاحبان کسب و کار که با آنان ملاقات می‌کنیم از ما این سوال را می‌پرسند که «چرا ما به وب سایت برای کسب و کار خود نیاز داریم؟»پیش از این در مقالات دیگری به این سوال پاسخ داده ایم اما در این نوشتار می خواهیم از زوایای دیگری اهمیت وب سایت برای کسب و کار ها را بررسی کنیم. ما در اینجا برای کسانی که نیاز به متقاعد کردن بیشتر در مورد وب سایت برای کسب و کار دارند 8 مورد از دلایل قانع کننده آورده ایم که نشان می‌دهد چرا نیاز به یک وب سایت حرفه ای برای کسب و کار دارند:
1- داشتن یک وب سایت حرفه ای کسب و کار به شما اعتبار می‌دهد
اولین واکنشی که مصرف کنندگان در مورد یک چیز جدید مثلا در مورد برند شما از خود نشان می‌دهند این است که در گوشی های هوشمند خود سرچ کنند و تلاش کنند که آن را به صورت آنلاین پیدا کنند. آن‌ها به وب سایت یا صفحه فیس بوک شما سر می‌زنند فقط برای اینکه ببینند دیگران درمورد شما یا محصولات و خدمات شما چه می‌گویند. صاحبان کسب و کار در مورد این موضوع چه فکر می‌کنند؟ یک نظر سنجی در سال 2013 نشان می‌دهد که 65 درصد از کسب و کارهای کوچک در سراسر جهان تصمیم به ایجاد وب سایت برای کسب و کار خود به منظور اعتبار بخشیدن به کسب و کارشان گرفته اند. درواقع یک بررسی در سال 2013 نشان می‌دهد که 56 درصد از مردم به کسب و کارهای بدون وب سایت اعتماد نمی‌کنند که این رقم در سال های بعد بیشتر و بیشتر شده است.
2- شما یک ابزار بازاریابی اضافه دریافت می‌کنید
با داشتن یک وب سایت برای کسب و کار خود می‌توانید تبلیغات و اطلاعات مربوط به کسب و کار خود را در وب سایتتان انتشار دهید. این اطلاعات را می‌توانید به راحتی از طریق ایمیل به مشتریان یا مشتریان موجود خود و از طریق رسانه های اجتماعی به دنبال کنندگان و یا حتی کسانی که نمی‌شناسید و فکر می‌کنید ممکن است محصولات یا خدمات شما از طریق موتورهای جستجو یا رسانه های اجتماعی مورد علاقه آن‌ها باشد گسترش دهید. همه این کارها را بدون ترک صندلی محل کارتان و تنها از طریق وب سایت انجام خواهید داد. بدیهی است که این بدان معنا نیست که شما بازاریابی محلی خود را فراموش کرده اید. مطمئنن بازاریابی آنلاین باید با تلاش های فیزیکی شما همراه باشد اما داشتن یک وب سایت برای کسب و کار، گزینه های بازاریابی شما را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد و باعث می‌شود پیغام شما را هزاران نفر دیگر مشاهده کنند. این قطعا فرصتی نیست که هرکسی بخواهد در راه رسیدن به موفقیت در کسب و کار از دست بدهد. 3- وب سایت شما به صورت 24 ساعته در دسترس است
در حالی که فروشگاه فیزیکی شما ساعت کاری محدود دارد، وب سایت شما شبانه روزی و 24 ساعته و بدون توقف در حال کار کردن است و هرگز نمی‌خوابد. یک بازدید کننده می‌تواند ساعت 2 صبح به وب سایت شما سر بزند تا ساعت کاری روز بعدتان را بررسی کند یا اینکه اگر موردی را می‌خواهد در مورد کسب و کار شما بداند مجبور نیست تا ساعت 10 صبح روز بعد صبر کند و منتظر بماند تا بتواند با فروشگاه شما تماس بگیرد. این امر باعث صرفه جویی در زمان پاسخگویی به سوالات مشتریان و مصرف کنندگان می‌شود و همچنین صرفه جویی در هزینه ها.
4- کسب و کار شما می‌تواند به صورت دیجیتالی جهانی شود
فروشگاه فیزیکی شما احتمالا محدود به مکان های اطراف خود خواهد بود. در حالی که یک وب سایت برای کسب و کار شما به صورت حرفه ای، تمام دنیا را به سوی کسب و کار شما باز می‌کند. محصولات و خدمات شما می‌تواند از طریق یک جستجوی ساده در هر کجای دنیا پیدا شود. درواقع کسب و کار شما می‌تواند بدون اینکه محل فیزیکی خود را ترک کند از طریق حضور آنلاین در قالب یک وب سایت، جهانی شود.
5- بازخوردهای ارزشمندی کسب می‌کنید
یک وب سایت برای کسب و کار به شما این اجازه را می‌دهد تا با مشتریان خود بحث و گفتگو کنید و نظرات آن‌ها را از طریق ایمیل یا شبکه های اجتماعی دریافت کنید. بسته به اینکه این بازخوردها چه نوع بازخوردی است مثلا شکایت است، تعریف است یا صرفا یک بازخورد عمومی است، وب سایت شما می‌تواند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند و نحوه پاسخگویی برای شما را آسان تر کند.
6- صرفه جویی در زمان با وجود ارائه خدمات بهتر به مشتریان
شما به عنوان یک صاحب کسب و کار متوجه خواهید شد که بسیاری از مشتریان یک سوال تکراری را بارها و بارها از شما خواهند پرسید. شما با ایجاد قسمتی در سایت خود به عنوان «سوالات متداول» یا «پرسش و پاسخ» می‌توانید همه این سوال ها را در یک جا جمع کنید و پاسخ آن‌ها را به صورت یکسان بدهید و تا حد زیادی در زمان صرفه جویی کنید. مشتریانی که ابتدا شما را به صورت آنلاین پیدا می‌کنند قادر خواهند بود تا پاسخ سوالات خود را به سرعت دریافت کنند و احساس کنند که شما به نیاز آن‌ها از قبل پاسخ داده اید.
7- به صورت آنلاین رقابت می‌کنید
اگر مشتریان شما محصولات شما را به صورت آنلاین پیدا نکنند، مطمئن باشید که آن‌ها را در سایت رقیبان شما و کسب و کار آنلاین دیگری پیدا خواهند کرد. در حالی که شما هنوز در حال بحث کردن در مورد این موضوع هستید که آیا باید آنلاین باشید و وب سایت برای کسب و کار خود داشته باشید یا خیر، مشتریان بالقوه شما در حال کمک به رقبایتان هستند. اگر هنوز متقاعد نشدید ، شاید برایتان جالب باشد که بدانید یک تحقیق در سال 2007 نشان داد که از هر 4 نفر 3 نفر آن‌ها از موتورهای جستجو مثل گوگل برای پیدا کردن کسب و کارهای محلی استفاده می‌کنند. این در حالی است که امروزه با گسترش تکنولوژی اینترنت افراد بیشتری به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند.
8- مشتریان خود را بهتر از قبل می‌شناسید
با وجود افزونه های تحلیلی که در وب سایت برای کسب و کار شما نصب شده است می‌توانید یک دیدگاه بسیار آگاهانه نسبت به نوع بازدید کنندگان خود کسب کنید. همچنین می‌توانید با استفاده از نظرسنجی ها به مشتریان خود بسیار نزدیکتر شوید تا بتوانید اطلاعات بیشتری در مورد آن‌ها پیدا کنید، آن ها را به نیازهای خود برسانید و با ارتقای محصولات و خدمات خود به آن‌ها خدمت کنید و کسب و کارتان را بهبود بخشید.

21
آژانس دیجیتال, استارت آپ, استارتاپ, راه اندازی استارت آپ, طراحی سایت, فروشگاه اینترنتی, وب سایت برای کسب و کار, وب سایت تجارت الکترونیک, وب سایت فروش آنلاین
روابط عمومی
۰۵شهریور
dpr5
آدرس :‌ تهران ، ضلع شمالی میدان شیخ بهایی ، جنب بانک تجارت ، برج مرمر ، طبقه ۸ ، واحد ۱۵ تلفن : ۰۲۱۹۱۰۱۰۹۸۱
محصولات
  • تلویزیون اینترنتی
  • فروشگاه اینترنتی
  • باشگاه مشتریان
  • نرم افزار اختصاصی
دسترسی سریع
  • درباره ما
  • دخواست دمو
دسترسی سریع
  • تماس با ما
  • بلاگ