رازهای راه اندازی استارت آپ موفق – قسمت دوم
در مطلب قبل (رازهای راه اندازی استارت آپ موفق تا رسیدن به موفقیت!)تعاریف استارتآپ و عبارات رایجی که در تعاریف استارتآپ عموما به کار میروند ارائه کردیم. همچنین به دو مورد از نکاتی اشاره کردیم که باید برای داشتن استارتآپی موفق آنها را در راستای کار خود قرار بدهیم و بیان کردیم که باید بهترین بودن در برخی فیلدهای مهمتر را مد نظر و تلاش قرار بدهیم و لزومی ندارد که در همهی فیلدها و حیطهها بهترین باشیم. این که بخواهیم تلاش بکنیم که استارتآپ و کمپانی ما در همهی ابعاد بهترین باشد کاری بسیار دشوار و شاید در عمل نشدنی باشد. پس بهتر است نواحی اضافه را کنار بگذاریم و بر روی تعداد کمتری از فیلدها تمرکز داشته باشیم تا در آنها بهترین باشیم. همچنین به عنوان نکتهی دوم ذکر کردیم که در اختیار داشتن تالنتها و افراد با استعداد بسیار خوب و کمککننده است، امام باید توجه داشته باشیم که این تالنتها و افراد با استعداد به فلسفهی کمپانی و استارتآپ وفادار باشند و با آن سازگار باشند و نیز رابطهی خوبی با سایر اعضای تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم داشته باشند. در این مطلب سه مورد دیگر از نکاتی را که در داشتن استارتآپی موفقیت آمیز به شما کمک میکنند مطرح خواهیم کرد. در ادامه با ما همراه باشید.
3- مشتریانی که آماده هستند و منابع مالی کافی در اختیار دارند، جذب کنید.
یکی از رازهای راه اندازی استارت آپ موفق،کمپانی ها می باشند که در در بیشتر موارد، بازتابی از مشتریان خود هستند. حتی اگر این یک اغراقنمایی باشد، اما حقیقتا درست است. بهترین نکته برای هر شرکت نوپا، چه یک استارتآپ باشد و چه نباشد، اتکا به بالاترین تعداد ممکن از مشتریانی است که در معیار بهترین حالت ممکن از منابع مالی، بهترین آمادگی مناسبی داشته باشند. مشتریانی که از محصولاتی با هزینهی کم را برای خرید انتخاب میکنند، در نهایتِ کار برای کسب نمرهی مثبت کمپانی خیلی حرفی برای گفتن نخواهند داشت یک محصول یا سرویس ارزان، برای خریدار احساس عدم اطمینان، محصولی کم کیفیت و عدم منحصر به فرد بودن آن را ایجاد میکند. شرکتهای تجاری کوچک باید دارای اعضای آموزشدیده و دارای ارتباطات و استعداد کافی در تیم باشند که بتوانند مشتریان با ارزشتری جذب کنند. یعنی آن دسته از مشتریانی که محصولات منحصربهفرد یا خدماتی را که سطح بالاتری از نوآوری و تفاوتها را در خود دارند، تقاضا میکنند، و همچنین مشتریانی که در ازای دریافت محصولات ارزش واقعی آنها را پرداخت میکنند. بهتر است که افرادی که فاقد این ویژگیها در مشخصات خود هستند را در زمرهی مشتریان خود قرار ندهید.
4.فلسفهی LEAN را به محصولات خود اعمال کنید.
برای رازهای راه اندازی استارت آپ موفق همیشه باید بر روی دو هدف تمرکز داشته باشیم: ارائهی بزرگترین ارزش ممکن به مشتریان خود و انجام این کار با حداقل منابع مورد نیاز. برای شما بهتر خواهد بود که با مشتریان خود به این توافق برسید که محصول میانردهای را بدون هیچگونه وعدهی بیشتر و در هزینهای کمتر به آنها ارائه کنید؛ حتی اگر مشتریان توان پرداخت هزینهی بیشتری برای محصولی سطح بالاتر، با قیمتی بالاتر را داشته باشد. به همین ترتیب، تیم متعلق به یک شرکت کوچک میتواند تلاشهای خود را بر روی عناصر کلیدی محصولات خود متمرکز کرده و از تولید بیش از حد یا تولیدات سرشار از ضایعات جلوگیری کند. زمانی که این لایه غیرضروری را حذف میکنید، دستیابی به ارزش و کیفیت در عرضهی محصولات و خدمات و نیز کاهش زمان تحویل کالا، مانند زمان فروش آسانتر میشود. این موارد اصول اصلی متودولوژی LEAN و کاربرد مداوم نوآوریها هستند که در کتاب LEAN Startup اثر اریک ریس (Eric Ries) در رابطه با آن توضیح داده شده است. زمانی که شما سه نکتهای که در بالا ذکر شدهاند به استارتآپ خود اعمال کرده باشید، جذب مشتریانی که آماده هستند و منابع مالی کافی برای سفارش دادن محصولات و سرویسهای بسیار ارزشمند در اختیار دارند، میتواند کاری دشوار باشد. استعدادهای زیادی برای تکمیل موفقیت آمیز کسبوکار در این بازهی زمانی نیاز است. اغلب طی یک فرایند تکراری شرکت باید مشتریان خود را متقاعد کند که تمایل دارد هزینهی کمتری از آنها دریافت کند. در اکثر موارد، بدون هیچ مورد استثنایی، متدولوژی LEAN این دیدگاه را ایجاد میکند که پرداخت کمتر بیشتر مورد توجه آنها است.
5- در نظر داشته باشید که استارتآپی با کارمندان شاد میتواند موفقیت بیشتری به همراه داشته باشد.
کمپانیها ممکن است بازتابی از مشتریان خود باشند، اما این نکته در رابطه با کارمندان آنها نیز صدق میکند. سریعترین راه برای شکست، اغلب به علت داشتن تیمی غیر فعال، بیانگیزه و ناامید است که اعضای آن هیچ ارتباط نزدیک و صمیمی با سایر اعضا و همچنین با فلسفهی کمپانی نداشته باشند. برای کمپانیها وضعیتی لازمالاجرا، واجب و ضروری است که تیمی شاد ایجاد کنند که افراد آن به لحاظ احساسی به کاری که انجام میدهند و محیط شخصی و قیزیکی خود رابطهای نزدیک و دوستانه داشته باشند. همچنین مواردی که آنها را با ارزشهای کمپانیشان، همکارانشان، یک هدف متعالی مشخص میکند، تاثیر بسیاری در این راستا دارند. قادر بودن به تولید اکو سیستمی که شادیهای معقولی را با آنچه در کمپانی انجام شده است تضمین میکند کاری پیچیده است. برخی مواقع این فرایند بدون هشدار به نظر میرسد و گاهی دیگر یک معجزه محسوب میشود. زمانی که شما دارای تیمی مثبت، با انگیزه و فعال، دلپذیر و پویا هستید، همکاریها و تلاشهای آنها به اندارهب همکاریهای استعدادهای حرفهای یا حتی ارزشمند تر از ان نیز خواهد بود. مخصوصا اگر آنها به شادیهای گروه تاثیری نداشته باشند.در واقع یکی از رازهای راه اندازی استارت آپ موفق وجود کارمندانی شاد می باشد بیشتر بخوانید: پنج مورد از ملاحظت مهم برای بنیانگذاران استارتآپهای مبتنی بر وب
رازهای راه اندازی استارت آپ تا رسیدن به موفقیت!
آیا می خواهید رازهای راه اندازی استارت آپ موفق را بدانید؟ تمرکز بر بهترین بودن ( تنها گزینه عالی موجود) یک محصول یا خدمات ؛ اجتناب از مشتریان ارزان قیمت ؛ تعریف یک فلسفه و دفاع از آن ؛ متقاعد کردن مشتریان به کار با LEAN؛ و ترویج اکوسیستم کار شاد . عبارات زیر، رایجترین تعاریفی هستند که برای استارتآپ به کار میروند. مضامین کلی آنها عبارتند از: تشکیلات موقت مدل تجاری تکرارپذیر و مقیاسپذیر سرویس یا محصول جدید تردید مفرط (عدم اطمینان شدید و گاها دائمی ) شمار در حال افزایشی از کارآفرینان و جوانان حرفهای کار وجود دارد که از طریق ایدهها و با امید یافتن یک کمپانی که شرایط آنها را بپذیرد، قدم به عرصهی بازار میگذارند. بسیاری از این تلاشها در طول مسیر با شکست مواجه شده و متوقف میشوند. حتی وقتی که دورنمای آنها خوب به نظر برسد و بودجهی بزرگی در اختیار داشته باشند!
با این حال، بسیاری از استارتآپها این توانایی را دارند که در میان رقابتها و شلوغی بازار با موفقیت مسیر خود را طی کنند. یک محصول رقابتی تحت برندی جدید تعریف کرده و به موفقیت دست مییابند. اگر تا کنون به پیادهسازی یک ایدهی مشابه اندیشیدهاید، نکاتی که در ادامه مطرح خواهند شد، میتوانند به شما کمک کنند که علاوه بر اختصاص ساعاتی برای تلاش و فعالیت و به عبارتی سختکوشی برای شرکت خود، بتوانید بهترین تصمیمگیری را داشته باشید.
1. لزومی ندارد که در همهی مسائل بهترین باشید.
اغلب، زمانی که شما یک استارتآپ را خلق میکنید، ممکن است دچار این اشتباه شوید که تلاش کنید در نواحی و زمینههای مختلف بهترین باشید؛ حتی اگر این زمینهها مجاور یکدیگر باشند. برای اینکه رقیبی درست باشید و مشتریان را جذب کنید، لازم است که ارزشی را به بازار اضافه کنید و این که بخواهید در چندین زمینه به این موفقیت دست پیدا کرده و این ارزشها را وارد بازار کنید، کار دشواری است. در نظر داشته باشید که یک برکه عمیق همیشه بهتر از یک دریا با عمق یک بند انگشت است. به همین خاطر، بهتر است که منابع خود را بر روی این مسئله متمرکز کنید و به طرز مخصوصی بر روی مواردی خاص بسیار خوب باشید، در عوض این که موارد مورد نظر را متوع بسازید و خدمات و محصولات غیر واجب بسیار زیادی را ارائه کنید. در انتها، یک استارتآپ باید با سرویس و محصولی تعریف شود که پاسخگوی این سوال باشد: «چه کارهایی میتوانیم برای مشتریان ویژهی خود انجام بدهیم؟» برای نمونه، شما ممکن است در ساخت پیچ در جهان بهترین باشید، اما لزومی ندارد که در ساخت مهره هم خوب باشید. جنبهی سحرآمیز یک استارتآپ این است که همین که در ساخت پیچ بهترین باشید، کافی است تا موفق شوید. رازهای راه اندازی استارت آپ واقعا شگفت انگیز هستند! سازمان رسانهای میتواند پیرامون هزاران مسئلهی مرتبط با انتقال ایدهها و ارزشها به عمومیت مردم فعالیت کند. با این حال، یک استارتآپ باید مشخص کند که دوست دارد در چه زمینهای از موارد زیر در جهان بهترین باشد: محتوای اختصاصی، بازاریابی دیجتال، سئو، طراحی و UX، محصول، اینفوگرافی و نمایش دادهها، و غیره.
این که بخواهید در همهی این فیلدها به صورت همزمان در جهان بهترین باشید کار بسیار دشوار و احتمالا نشدنی باشد. بهترین کار این است که یک زمینه را انتخاب کنید که منابع خود را به آن مرتبط کنید تا استعدادهای مربوطه را بیابید و امیدوار باشید که مشتریانتان ارزشهای انتخاب شما را ببینند. همین روند به یک کمپانی فناوری که خدمات خود را در فضای ابری ارائه میکند یا از طریق یک اپلیکیشن محصولات یا سرویس خاصی را عرضه میکند نیز اعمال میشود.
2. در اختیار داشتن افراد با استعداد در استارتآپ بسیار خوب است، اما این افراد باید به ماهیت مجموعه شما وفادار باشند.
یکی دیگر از رازهای راه اندازی استارت آپ ، استخدام افراد با استعداد می باشد. در دنیای تجاری امروز، رقابت بیرحمانهای در میان کمپانیها و استارتآپها برای استخدام استعدادها در کمترین هزینهی ممکن وجود دارد. هر چه تعداد بیشتری از افراد با استعداد، و با هزینهای کمتر در تیم خود داشته باشید، احتمال موفقیت شما در بازار رقابتی نیز بیشتر خواهد بود. قاعدهی کلی ساده است، اما مشکل در این است که بازار درگیر کمبود استعداد بوده و به همین دلیل، یافتن آن کاری دشوار است؛ مخصوصا با داشتن فیلتر هزینههای کم برای یافتن این استعدادها ! همچنین اگر این حقیقت برای شما واضح و روشن باشد که موفقیت شرکت شما وابسته به نحوهی سازگاری این استعدادها با ماهیت شرکت شما باشد، مسئله دشوارتر هم خواهد شد. برای مثال ممکن است که این استعدادها بسیار حرفهای باشند اما رابطهی خوبی با تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم خود نداشته باشند که این امر به نوبهی خود تاثیرات منفی خود را خواهد داشت و در واقع میتواند مزایای این استعداد ها را خنثی کند. شما به عنوان بنیان گذار یک استارتآپ، صدها مشغله، تعهد، و کار خواهید داشت که باید به آنها رسیدگی کنید. با این حال مهمترین نقش، در بر دارندهی این نکته است که شما یک سرپرست درجه یک برای فلسفهی شرکت خود باشید. این نکته مشتریان کمپانی شما را قادر میسازد که شرکت خود را از سایر رقبا تمییز کنند و بتوانند ویژگیهایی که اغلب در محصولات و خدمات کمپانی شما یافت میشود، تشخیص بدهند. در ادامه با ما همراه باشید تا با دیگر رازهای راه اندازی استارت آپ موفق آشنا شوید .
با برداشتن گامهای اولیه تبدیل یک استارتآپ به SMB نقش رهبری شما تغییر میکند
زمانی که کسبوکار شما با برداشتن گامهای اولیه تبدیل یک استارتآپ به SMB به هدف خود میرسد، نقش رهبری شما به همراه آن تغییر میکند. در این مطلب برخی از نکاتی که برای سازگاری و تطبیق و همچنین اشتراکگذاری با رهبران خود نیاز دارید، ارائه میکنیم.
زمان آن فرا رسیده است که یک کارآفرین باشید
فضای ابری و مجازی شما را قادر میسازد که به آرایهای شگفتانگیز از منابع و ابزارها دسترسی داشته باشید و در زمانی کوتاه ایدههای بسیار خوبی وارد بازار کنید و به مشتریان بالقوهای در جهان دست پیدا کنید. فارغ از صنعتی که در آن فعالیت دارید، شما این فرصت را در اختیار دارید که انرژی، شور و علاقه و اعتماد خود را برای ایجاد یک رقابت و شاید یک کمپانی موفق، به کار بگیرید. در طی این مسیر باید توجه داشته باشید که این مسیر شبیه یک دوی استقامت است و نه دوی سرعت. درست مشابه زمانی که در یک دوی استقامت در حال دویدن هستید، در طی مسیر گامهای متفاوتی را تجربه میکنید که هر کدام از این گامها چالش جدیدی را برای شما به عنوان یک رهبر نشان میدهد. شاید به طرز اغراق آمیزی سختترین مسائل ادراکی، گامهای اولیه تبدیل یک استارتآپ به SMB است. یکی از مشخصات رهبری که دارایی مهم و بزرگی نیز برای آن محسوب میشد، استعداد بود. ایجاد تغییر و تحول ممکن است به معنی تغییر استایل و سبک رهبری شما باشد؛ بدون این که ایدهآل و برند خود را قربانی کنید یا حتی نقش دیگری را به عهده بگیرید در حالی که رهبری طولانی مدت کمپانی را به سایر افراد که توانایی ارائهی آن را دارند واگذار کنید. یک کسبوکار جدید با خوشبینی و تلاشها و پیگیریهای موسس آن بنا میشود. زمانی که همهی چیزی که شما دارید، یک ایده ، شاید یک نمونه کار اولیه و حتی یک یا دو مشتری باشد و همچنان در حال تلاش برای یافتن جایگاه مناسب در بازار هستید، شما یک استارتآپ هستید؛ در این مرحله، اشتیاق رهبری و قدرت ایدهای چیزی است که همهی افراد را به هم متعهد و گرد یکدیگر جمع میکند. موسسین همچنین بسته به درگیریهای مستقیمی که در اغلب جنبههای عملیاتهای روزانه دارند، نقشهای مختلفی بر عهده میگیرند.
پس از تبدیل استارت آپ به SMB به چه چیزهایی باید توجه کنید؟
با این حال، زمانی که استارتآپ شما به طرز حیرت آوری بزرگ شود و گامهای اولیه تبدیل یک استارتآپ به SMB را بردارید، به طوری که دیگر نتوان از همان راهکار همیشگی برای ادامهی مسیر استفاده کرد، نکتهای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. زمانی که مشتریان شما بیشتر میشوند، به طوری که شخصا میتوانید یک پایگاه بزرگ مشتریان را در فضای ابری رهگیری کنید، یا زمانی که شما دارای یک کسبوکار مقیاس پذیر هستید، کسبوکار شما به رتبهی SMB تبدیل شده است. این مسئله اغلب مربوط به زمانی است که خوشبینی بدون محدودیت و تمایل به مدیریت همهی ابعاد کسبوکار میتواند به صورت شخصی به مسئولیتی برای بنیان گذار و کمپانی تبدیل شود. اکنون، کمپانی نیبه گسترش فرایندها و رویههای رسمی نیاز دارد. این امر نیازمند مدیریت یک نیروی کار در حال رشد است که ممکن است شامل دفاتر راه دور و حتی کارمندان متحرک باشد. برای بنیان گذاران بخش بزرگ و گستردهای از امور و عملیاتها وجود دارد که باید بخشی تصمیمگیریها و عملیاتهای آنها باشند. در حالی که هرگز نباید روحیهی خوشبینی خود را از بین ببرید، اکنون زمان ان فرا رسیده است که اندکی تواضع خود را گسترش بدهید تا جدیت نارس فاز استارتآپ را متعادل کنید. رهبران همچنین پیش از این که به قدری بزرگ شوند که بر بازار غلبه کنند و خواستار تصمیمگیریهای دشوار باشند، میخواهند که آسیبپذیریهای کمپانی را شناسایی کنند. کاری که شما برای تغییر کسبوکار خود به SMB انجام میدهید تا زمانی که آن را به یک شرکت و تشکیلات اقتصادی تبپیل کنید، در برگیرندهی دستآوردها و تلاشهای شما از هم اکنون تا سالهای آینده است.
تاثیر تکنولوژی بر روی سرعت گامهای اولیه تبدیل یک استارتآپ به SMB
تکنولوژی میتواند به شما کمک کند تا در حین حفظ پرورش موثر و خوشبینانه تغییرات لازم را اعمال کنید. به دلیل این که شما نمیتوانید در همهی زمانها با همهی افراد به صورت رو در رو ارتباط برقرار کنید، از کانالهای آنلاین استفاده کنید تا خطوط ارتباطات کاری خود را در میان سازمان و به صورت سلسله مراتبی حفظ کنید. جلسات ویدئو کنفرانس که به کارمندان راه دور این امگان را میدهد که ببینند و دیده شوند، میتواند به همهی افراد کمک کد که در کنار یکدیگر کار کنند. همچنین در این مرحله استفاده از ابر برای آنالیز دادهها و به دست آوردن نگرشها نیز میتواند به شدت اهمیت داشته باشد. دسترسی به اطلاعات از طریق ابر شما را قادر میسازد که بازار، فرصتها و تصمیمات را با اطمینان بیشتری ارزیابی کنید. زمانی که شما قادر به تصمیمگیری بر مبنای نگرشهای اطمینانبخش و پشتیبانی شده با اطلاعات هستید، در رابطه با SMB خود بیشتر علاقهمند خواهید بود. از دیدگاهی مهمتر، این تحولات مربوط به زمانی است که رهبران نیاز داشته باشند که مواضع بی بصیرت و کورکورانهی خود را شناسایی کنند. در واقع این شخص فردی کمیاب است که میتواند تحولی موفق در تبدیل موسس استارتآپ به مدیر اجرایی یک کمپانی ایجاد کند. مهارتهای مورد نیاز کاملا متفاوت هستند. از همین حالا شروع کنید که افرادی را به تیم رهبری خود جذب کنید که باهوشتر از شما باشند، تجارب بیشتری داشته باشند و پیش از این نیز در این نوع ا تحولات ایفای نقش کرده باشند یا حضور داشته باشند. نتیجه گیری: ممکن است که انجام این کار آسان نباشد. در طی این فرایند گیرندهی همهی موارد باشید، میتواند کار دشواری باشد. اما کاهش میزان تصمیمگیریها در سازمان، اعتماد به افراد برای انجام کارها و تیم رهبری توسعه یافتهتان برای پشتیبانی از شما، مواردی هستند که به پیشرفت SMB شما کمک میکنند. اتخاذ تصمیمات درست، استفاده از تکنولوژی صحیح و داشتن صداقت در رابطه با محدودیتهایی که دارید، به سایرین کمک میکند تا اطمینان حاصل کنند که شما دارای یک فرهنگ و کمپانی هستید که میتواند برای مدتی طولانی باقی میماند و به فعالیتهای خودش ادامه بدهد.
چگونه استارتآپهای SaaS به کمک اینفلوئنسرها رشد میکند؟
بر اساس IDC، در سال ۲۰۱۸ به میزان ۲۷.۸ درصد از بازار جهانی نرمافزارهای کاربردی (موبایل اپلیکیشن ها و وب اپلیکیشن ها) تحت تاثیر روش SaaS یا Software as a Service قرار خواهند گرفت که درآمد آن به میزان ۵۰.۸ میلیون دلار محاسبه شده است. بنابراین جای تعجب نیست که استارتآپهای SaaS ظهور میکنند تا بخشی از بازار را در اختیار بگیرند. به هر حال، در سایهی داستان موفقیت در Mashable، دستیافتهها و منحنیهای مخاطرات سرمایهگذاریهای اصلی، بسیاری از استارتآپهای SaaS در همان یک سال اول یا دو سال اول عرضهی خود با شکست کامل مواجه میشوند و یا به طور ساده نمیتوانند راهی برای رسیدن به موفقیت پیدا کنند. بخش تکاندهندهی آن کدام است؟ رقابتهای بسیار زیاد دلیل آن نیست. بیشتر استارتآپهای SaaS کشش چندانی را به دست نمیآورند، زیرا استراتژیهای راه گشایی و پیشرفتی نادرستی پیاده سازی میکنند. برای مثال بسیار کمیاب و نادر است که بشنوید یک استارتآپ SaaS شکست خورده اینفلوئنسر مارکتینگ را بدون هیچ گونه موفقیتی آزمایش و در حیطهی آن تلاش کرده است. پیشرفت به کمک مسیر گشایی با استفاده از اینفلوئنسرها ابتکار جدیدی نیست، اما پیشرفت آن در سالهای اخیر بهترین عملکرد، تخصص و تکنولوژی را به همراه داشته است که در صورت ترکیب آنها، در مقایسه با سایر خط مشیها، بهترین نتیجه را خواهد داشت. آیا میدانستید که ROI یا (Return on investment) اینفلوئنسر مارکتینگ یازده برابر بیشتر از سایر استراتژیهای بازاریابی دیجیتال است؟ اینفلوئنسرها از داشن و روابط شخصی خود استفاده میکنند که هم مخاطبین را جذب کرده و هم آنها را تحریک به ایفای نقش کنند، به این مفهوم که اینفلوئنسر مارکتینگ این قابلیت را دارد که به تولید نامحدود ROI ادامه بدهد.
مسیر اینفلوئنسر مارکتینگ را در پیش بگیرید.
کمپینهای بسیار معتبر و موثق و یکپارچه زمانی اتفاق میافتند که یک کمپانی SaaS از اینفلوئنسرها برای رستیابی به اهداف مخاطبین خود استفاده کند. اهداف به اشتراک گذاشته خواهند شد و روابط شکل خواهند گرفت. اگر برند با اینفلوئنسرها مستقیما ارتباط نداشته باشد، دستیابی به این موارد آسان برای آن نخواهد بود. در ادامه فرایندی که شما باید طی کنید تا به کمک اینفلوئنسرها استارتآپ SaaS خود را رشد بدهید، با جزئیات شرح داده شده است:
1. نیازهای خود را بشناسید.
پیش از این که به جستجوی اینفلوئنسرها بپردازید، به این نکته فکر کنید که شما چه چیزی را به آنها ارائه خواهید کرد؟ تنها به این دلیل که شما دارای یک استارتآپ هستید، شما نامی در صنعت نخواهید داشت. در نتیجه باید در رابطه با جایگزینهایی مانند آنچه در ادامه مطرح میکنیم نیز فکر کنید: اشتراک یک ساله برای محصولات SaaS با هزینهی رایگانتان ضمانت برای همکاریهای آینده انصاف در حقوق تا حد ممکن اینفلوئنسر همچنین میتواند کمپانی دیگری باشد. در این حالت شما میتوانید وارد بازار مشترک و شراکتی شوید. برای مثال دو کمپانی SaaS میتوانند یک مقاله منتشر کنند یا همراه با هم از یک سمینار آنلاین زنده میزبانی کنند. اینفلوئنسرها به دلیل فرصتی که به منظور نمایش برند شخصی خودشان دارند، تحریک و دارای انگیزه میشوند.
2. به دنبال اینفلوئنسرها باشید.
این مهمترین نکته است. شما باید اینفلوئنسرهای واقعی را برای استارتآپ SaaS خود شناسایی کنید. معیارهایی که در ادامه آمدهاند در نظر بگیرید: در شبکههای اجتماعی به جستجو بپردازید؛ از هشتگهایی مانند #SaaS و #xyzsoftware استفاده کنید تا ببینید که چه پشتها و توئیتهایی بیشترین انقباض و کشش را دارند. از ردیت ((Reddit استفاده کنید. سابردیتهای متعلق به ردیت مکانی هستند که که در آن مناظرات SaaS، همراه با مناظراتب در سایر دستهها، رخ میدهند. از این وبگاه استفاده کنید تا ببینیدکه کدام موارد بیشترین رایها را در اختیار دارند. از پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنید. پلتفرمها برای اینفلوئنسر مارکتینگ جستجو و کاوش آنها برای استارتاپ را ساده میکند. استارتآپهای SaaS اغلب این اشتباه را میکنند که انتخابهای خود را در رابطه با اینفلوئنسرهایی که در رابطه با نرمافزار صحبت میکنند، محدود میکنند. ممکن است که آنها در برخی مواقع کار و فعالیت بکنند اما آنها واقعا به افرادی نیاز دارند که توانایی خوبی در فروش داشته باشند. مسئله این است که مشتریان در عوض شنیدن لیستی بی پایان از انواع ویژگیهای ارائه شده در نرمافزار، علاقه دارند تا بدانند که یک نرمافزار چگونه به آنها کمک خواهد کرد.
3. زیرکی و بینش اینفلوئنسرها در راه و طریقهی صحیح به کار بگیرید.
شما میخواهید که نگرش و زیرکی اینفلوئنسرهای خود را در روشی خلاقانه و جالب توجه به کار بگیرید، پس با آنها در بهترین طرق ممکن همکاری و فعالیت کنید تا محتوای تولیدی را بهبود و ارتقاء بدهید. شاید شما بتوانید از طریق جمعآوری نقطه نظرهای ۳ یا ۴ اینفلوئنسر و انتشار آنها در قالب نقل قول در یک پست یکتا در بلاگ خود، این کار را انجام بدهید. ساختن یوزکیسها (Use Case) یا موارد استفاده یک راه دیگر برای نمایش نگرش آنها است. موارد استفادهی مختلف میتوانند برای جنبههای مختلف نرمافزار SaaS شما ساخته شوند و اینفلوئنسرهای مختلف بر اساس تخصص خود میتوانند در آنها نمایش برجستهای داشته باشند. اینفلوئنسرهایی که کاربران حقیقی نرمافزار SaaS شما هستند را بیابید و به همین ترتیب مخاطبین شما بازتاب و واکنش مثبتی خواهند داشت.
سخن آخر
مهمتر از هر چیزی، شما باید اطمینان حاصل کنید که تلاشهای اینفلوئنسرها برای حمایت از اهداف بزرگتری از استارتآپ SaaS شما است. اگر مقصود و هدف شما جذب ۲.۰۰۰ مشترک در سه ماههی اول است، پس کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ باید شامل عناصری باشد که از این هدف حمایت بکند. و نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است: به اینفلوئنسرها این امکان را بدهید که بتوانند تغییرات کوچکی را که تصور میکنند برای اطمینان از حصول مقصود لازم است، اعمال کنند. آیا میتوانید به آنها اجازه بدهید که یکی از افرادی باشند که دموی نرمافزار شما را در اختیار داشته باشند؟ آیا میتوانید یک لینک تخفیفی در اختیار آنها قرار بدهید تا به اشتراک بگذارند؟ اینها موارد بسیار مهمی هستند که کمپین اینفلوئنسر مارکتینگی شما را شکل میدهند. به کمک انتخابهای صحیح، اینفلوئنسر مارکتینگ میتواند به طور چشمگیری میدان دید استارتآپ SaaS شما را افزایش بدهد. با خیال راحت این مورد را با سایر تکنیکهای رشد و پیشرفت مد نظر خود ترکیب کنید تا با تمام جریان به پیش حرکت کنید.
پنج مورد از ملاحظت مهم برای بنیانگذاران استارتآپهای مبتنی بر وب
اگر شما موسس یک استارتآپ کسبوکار آنلاین یا تجارت الکترونیک هستید، مورادی هستند که باید مد نظر داشته باشید.به خاطر داشته باشید که تنها ساختن وبسایت مربوط به خودتان به معنی تکثیر و رشد خودکار و طی کردن پلههای ترقی نیست. در این جا سئو یا بهینهسازی موتورهای جستجو مطرح میشود که به شما کمک میکند تا برای ترافیکهای بالا در راس نتایج صفحات موتورهای جستجو قرار بگیرید. اما چگونه میتوانید این کار را انجام بدهید؟ بازم است که مطمئن شوید که در کار درستی قدم گذاشته اید یا یک متخصص خبره در بخش سئو استخدام کنید تا به شما کمک کند. با این حال، نه تنها همهی ما میتوانیم از عهدهی خدمات و سرویسها بر آییم، بلکه جای نگرانیای هم وجود ندارد. در این راستا روشهایی وجود دارند که به شما کمک میکنند تا در بازی باقی بمانید و رتبهی بالا در موتورهای جستجو داشته باشید. پس بیایید نگاهی به سئو و ملاحظات مربوط به آن برای بنیانگذاران استارتآپهای مبتنی بر وب بیندازیم که ببینیم چگونه میتوان به بهترین نتیجه برای وبسایت دست یافت.
ملاحظات سئو برای موسسین استارتآپهای مبتنی بر وب
پنج مورد اصلی وجود دارد که برای بهبود سئوی سایت و داشتن رتبهبندی بالا در میان سایتهای محبوب موتورهای جستجو باید در نظر بگیرید. این موارد بهصورت اولویتبندی شده در ادامه ارائه خواهند شد.
1. تنظیمات سرور (server setup)
همزمان که شروع میکنید سایت خود را توسعه بدهید، باید اطمینان حاصل کنید که مسائل مربوط به سرور وب و میزبانی وب حل شده باشند. در این بخش اولویتبندی های مربوط به عرضه ی یک سایت را مشاهده میکنید: مطمئن شوید که بر زمان آپتایم سایت خود نظارت دارید که بع این مفهوم است که وب سایت شما ۲۴ ساعت شبانه روز در هفته در حال اجرا و فعالیت است. زمان آپتایم وب سایت شما باید ۹۹.۹۹۹ درصد باشد. هر میزانی کمتر از این مقدار غیر قابل قبول است و باید سریعا بررسی شود. سوئیچ به HTTPs و داشتن یک فرمت URL یکتا برای امنیت بیشتر توصیه میشود. همسایگان IP خود را بررسی کنید و همهی اسپمها یا بدافزارهایی که ممکن است در وب سایت شما مشهود باشند را فیلتر کنید. همچنین بر هر گونه خطای سرور یا مسائل DNS نظلرت داشته باشید که میتوانید این کار را از طریق ابزارهای رایگان به انجام برسانید. زمانی که وب سایت شما عرضه شد، از نرمافزرهای خزندهی وب برای اطمینان از این که هیچ صفحهای بدون شاخص گذاری باقی نمانده است، استفاده کنید. 2. شاخص گذاری (Indexing)
وب سایت خود را با استفاه از از ابزارهایی اجرا کنید که مطمئن باشید استارتآپ شما سریعا به صفحات نتیجهی موتورهای جستجو اضافه خواهد شد. برای این منظور مورادی که در ادامه به آن ها میپردازیم در نظر بگیرید: اطمینان حاصل کنید که در زمان افزودن یک صفحهی جدید به سایت، نقشهی سایتی به روز رسانی شده و پویا داشته باشید. در وقع این صفحات باید داری ساختار URL درست و ثابتی باشند. همهی صفحات سایت خود را مسیریابی کنید تا عناصر مهم این صفحات را تشخیص داده و ثابت کنید. صفحات شاخص سایت خود را اجرا کنید تا مطمئن شوید که همهی نایج حاصل به دیتابیس یا دایگاهداده متصل خواهند شد. اگر در این راستا عدد کمی دریافت کنید، ههمهی صفحات شما شاخص نیستند و باید سریعا در نظر گرفته شوند. فیدهای RSS به همان میزانی که در گذشته استفاده میشدند اکنون کاربرد ندارند اما در برنامههایی تحت عنوان خزندگان وب به کار رفته اند تا لینکهای اضافی را از ایندکس ها بردارند. مطمئن شوید که فیدهای RSS در وبسایت شما حضور دارند و کاربرد خوبی دارند. 3. معیارها و ملاکهای محتوا (Content Factors)
توجه داشته باشید که محتوا یکی از مهمترین مواردی است که برای رشد و پیشرفت سایت خود و افزایش ترافیک آن باید در نظرداشته باشید. پس کاوش عمیقتری بر روی محتوای سایت خود به کمک مواردی که در ادامه ذکر میشوند، داشته باشید. از یک خزندهی وب استفاده کنید تا مطمئن شوید که صفحات شما دارای یک تگ یا برگ عنوان باشند. خزندهی وب در واقع برنامهای است که توانایی مرور و ثبت اطلاعات را از وبسایتها به صورت خودکار دارد. همچنین عنوان شما باید جذاب و با طول مناسب باشد. نه تنها عنوان باید مخاطبین را درگیر کند، بلکه باید دارای کلمات کلیدی باشد تا در بهبپد سئو موثر باشد. باز هم از خزندهی وب برای اطمینان از این که همهی صفحات شما دارای توضیحات متا هستند استفاده کنید. توضیحات متای کپی شده را تصخیص داده و حذف کنید. همهی توضیحات متا باید در حدود۱۶۰ کاراکتر باشند تا از بریدگی و جداسازی آن جلوگیری شود. همچنین آن را با عبارات کلیدی جذاب و گیرا کنید تا بتوانند در موتورهای جستجو به چشم بیایند. همهی محتویات شما باید هدری با فرمت H1 یا H2 داشته باشند که به خوانا بودن متن کمک میکند. محتوای شما باید کلمات کلیدی اولیه و ثانویه داشته باشد تا جستجوی آن آسانتر باشد. اما از کلمات کلیدی فراتر از حد نیاز نیز اجتناب کنید. 4. معمتری وبسایت (Website Architecture)
معماری وب سایت شما باید کیفیت خوبی داشته باشد تا مطمئن شوید که عملگران و بازدیدکنندان سایت شما ره فورا ترک نمیکنند. در ادامه ملاحظات مهم و حیاتی که باید در نظر داشته باشید مشاهده خواهید کرد: لوگوی شما در بالای منو باید پیوندی به صفحه اصلی سایت شما داشته باشد. متون مربوط به مسیر یابی سایتتان حتمال باید کلماتی را شامل شوند که عبارات تحت عنوان کلمات کلیدی را در خود داشته باشد و به میزانی کوتاه هستند که برای مسیریابی کارآمد باشند. هرگز منویی با متون طولانی نداشته باشید و از تکرار بپرهیزید. از داشتن لینکهای خارج از سایت خود بپرهیزید زیرا این لینکها میتوانند به عنوان پوششی از جانب موتورهای جستجو به نظر برسند. همچنین از قرار دادن لینکهای بی سر و تهی که قابل دسترسی نیستند در سایت خود اجتناب کنید. دسترسی به صفحات مهم باید از همان صفحهی اصلی سایت شما ممکن باشد و نباید دسترسی به آنها به دو مرحله بینجامد. سلسله مراتب صفحات وبسایت شما باید به خوبی اولویت بندی شده باشند. یک دستهبندی اصلی در صفحهی اصلی سایت خود همراه با دنبالهای از صفحات قابل دسترسی از طریق این دسته بندی ها داشته باشید. محتویات سایت خود را به گونه ای سازمان دهی کنید که افراد به راحتی بتوانند مورد جستجوی خود را در آن بیابند. 5. ویژگی موبایل فرندلی (Mobile-Friendliness)
آخرین مورد، اما نه کم اهمیت ترین آنها! استارتآپ شما باید رابط کاربری موبایل فرندلی داشته باشد. همهی افراد در سراسر جهان از گوشیهای هوشمند خود برای اتصال به اینترنت استفاده میکنند. مطمئن شوید که حتما یک آزمایش موبایل فرندلی اجرا کنید که از طرف گوگل رایگان است. از این طریق فوری میتوانید بفهمید که چه نیازهایی برای بهبود و ارتقا وجود دارد. یک تم موبایل فرندلی با مسیریابی و طراحی واکنشی و جذاب داشته باشید. صفحات شما باید بدون نیاز به Flash یا جاوا اسکریپت هم به صورت عالی کار کند. اطمینان حاصل کنید که بتوانید اندازههای اختیاری برای تصاویر و ویدئوهای جذابتان در موبایل ایجاد کنید.
چگونه میتوانیم اقدام به راه اندازی استارتاپ کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟ – قسمت دوم
در بخش قبل تعاریفی از استارتاپ را بیان کردیم و دو مورد از راهکارهای لازم در راه اندازی استارتاپ که به موفقیت آن کمک می کند را معرفی کردیم . در این مطلب به بررسی سه نکتهی دیگر در این زمینه میپردازیم. قسمت اول : چگونه میتوانیم یک استارتاپ را شروع کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟
3. بر روی جذب مشتریانی که آماده هستند و بودجهی کافی دارند، تمرکز کنید.
اغلب گفته میشود که در بیشتر موارد، کمپانیها بازتابی از مشتریان خود هستند. حتی اگر این یک گزاف گویی باشد، اما در حقیقت درست است. بهترین نکته برای هر شرکت نوپا، خواه یک استارتآپ باشد و خواه نباشد، اتکا به بالاترین تعداد ممکن از مشتریانی است که در بهترین حالت ممکن از منابع مالی، بهترین آمادگی را دارند. مشتریانی که از محصولات با هزینهی کم برخوردار میشوند در نهایت کار برای دریافت نمرهی مثبت خیلی حرفی برای گفتن نخواهند داشت. یک محصول یا سرویس ارزان، احساسی عدم اطمینان، نتیجهی کم کیفیت و عدم منحصر بودن را در خریدار ایجاد میکنند. در راه اندازی استارتاپ ، شرکتهای تجاری کوچک باید دارای اعضایی با آموزش، ارتباطات و استعداد کافی در تیم باشند تا بتوانند مشتریان با ارزشتری جذب کنند. یعنی مشتریانی که محصولات منحصربهفرد یا خدماتی که سطح بالاتری از نوآوری و تفاوتها را دارند، تقاضا میکنند، و مشتریانی که در ازای دریافت محصولات ارزش واقعی آنها را پرداخت میکنند. بهتر است که مشتریانی که فاقد این خصیصه ها در مشخصات خود هستند را در زمرهی مشتریان خود قرار ندهید.
4. فلسفهی LEAN در راس کار محصولات خود اعمال کنید.
یک استارتآپ همیشه باید بر روی دو هدف تمرکز داشته باشد: ارائهی بزرگترین ارزش ممکن به مشتریان خود انجام این کار با حداقل منابع مورد نیاز بهتر است که با مشتری به این توافق برسید که محصول میانهای را بدون هیچگونه وعدهی اضافی و در هزینهای کمتر به آنها ارائه کنید. حتی اگر مشتری توان پرداخت بیشتری برای محصولی سطح بالاتر با قیمتی بالاتر داشته باشد. در این روش، تیم یک شرکت کوچک قادر است که تلاشهای خود را بر روی عناصر کلیدی محصول متمرکز کند و از تولید بیش از حد یا تولیدات سرشار از ضایعات جلوگیری کند. زمانی که این لایه بی مایه و ضعیف را حذف میکنید، دستیابی به ارزش و کیفیت و نیز کاهش زمان تحویل کالا آسانتر میشود ای موارد اصول اصلی متودولوژی LEAN و کاربرد مداوم نوآوریها هستند. اما زمانی که شما سه نکتهی بالا را اعمال میکنید، این امر میتواند دشوار باشد: مشتریانی که آماده هستن و منابع مالی کافی برای سفارش دادن محصولات و سرویسهای بسیار ارزشمند دارند. استعداد زیادی برای تکمیل موفقیت آمیز بازهی زمانی این دادوستد نیاز است. اغلب طی یک فرایندی تکراری شرکت باید مشتریان خود را متقاعد کند تمایل دارد هزینهی کمتری از آنها دریافت کند. در اکثر موارد بدون هیچ مورد استثنایی متدولوژی LEAN الزام میکند که پرداخت کمتر بیشتر مورد توجه آنها است.
5. توجه داشته باشید که یک استارتآپ با کارمندان رضایتمند میتواند موفق شود.
ممکن است که کمپانی بازتابی از مشتریانش باشد اما این نکته بیشتر در مورد کارمندانش صدق میکند. سریعترین روش برای مواجهه با شکست، داشتن یک تیم بیانگیزه و ناامید است که اعضای ان هیچ رابطهای با یکدیگر و با فلسفهی شرکت ندارند. این یک امر ضروری است که یک تیم رضایتمند و خوشحال بسازید که رابطهای احساسی با کاری که انجام میدهند و محیط فردی و فیزیکی خود دارند و با ارزشهای شرکت، همکاران و یک هدف متعالی هم دلی دارند. توانایی ساخت اکوسیستمی که رضایتمندی معقولی را در شرکت تضمین میکند کار پیچیده ای است. در برخی موارد شرکت با هشدارهایی روبرو میشود و در برخی موارد دیگر، معجزه رخ میدهد. هنگامی که شما دارای تیمی با اعضای با انگیزه، مثبت، دلپذیر و پویا هستید، در مقایسه با زمانی که دارای استعدادهای حرفهای اما فاقد یک گروه شاد و سرزنده هستید، کمک بسیار ازشمندتری به استارتآپ خود میکنید.
چگونه میتوانیم یک استارتاپ را شروع کنیم، بی آن که در مسیر باز بمانیم؟
دو تعریف زیر از استارتاپ را در نظر بگیرید؛ یک استارتاپ ، ساختاری موقتی است که به جستجوی یک کسبوکار مقیاسپذیر و تکرارشدنی میپردازد. استارتاپ یک اقدام بشری است که برای توزیع یک سرویس یا محصول جدید تحت شرایطی از شک و تردیدهای شدید، طراحی شده است. این دو تعریف رایجترین تعاریفی هستند که برای استارتاپ بهکار میروند. مفاهیم کلیدی که در این دو تعریف وجود دارند عبارتند از: ساختار موقت مدل کسبوکار مقیاسپذیر و تکرار شدنی محصول یا سرویس جدید شک و تردید شدید در ایران هر روز شاهد تعداد زیادی از کارآفرینان و جوانان حرفهای هستیم که با ایده و آرزوی یافتن شرکتی که تمایل داشته باشد با شرایط و ایده آنها آشنا شود، وارد این بازار میشوند. بسیاری از این ایده های راه اندازی استارتاپ ، حتی با وجود ظاهر و وجههای خوب و بودجهای بزرگتر ، باز هم در طول مسیر با شکست مواجه میشوند. با این وجود، بسیاری از استارتاپ ها نیز هستند که موفق میشوند در میان انبوهی از شرکتکنندگان خودشان را نشان داده و شناخته شوند، محصولی مقرون بهصرفه با برندی جدید معرفی کنند و به موفقیت دست پیدا کنند. اگر شما نیز تا کنون فکر اجرای یک ایدهی مشابهی را در سر میپروراندید، نکاتی که در ادامه مطالعه خواهید کرد، به شما کمک میکنند که بهترین تصمیم را بگیرید و نیز زمان زیادی را برای کار و تلاش سخت به شرکت خود اختصاص بدهید.
1. لزومی ندارد که در همهی موارد بهترین باشید.
در اغلب موارد، هنگامی که در ابتدای راه، راه اندازی استارتاپ هستید، ممکن است دچار این اشتباه شوید که بخواهید در همه عرصهها یا زمینههای گوناگونی که احتمالا می تواند در پوشش خدمات قابل ارائه شما باشد ، بهترین باشید. برای یک رقابت درست و جذب مشتریان، لازم است که ارزشهای افزوده به بازار ارائه کنید و در این حالت، کار دشواری است که در چندین عرصه به این مهم دست پیدا کنید. برای مثال اگر قصد راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی را دارید ، برای آنکه بتوانید با دیجی کالا (که بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران محسوب می شود) رقابت کنید ، شاید بتوانید با پیشی گرفتن در خدمات پشتیبانی، نظر تعداد زیادی از مشتریان را به خود جلب کنید به همین دلیل، بهتر است که منابع خود را برای این که در یک مورد خاصی به طور فوقالعادهای خوب باشید، متمرکز کنید در عوض این که محصولات و خدمات غیرضروری بسیاری را تنوع داده و ارائه کنید. در انتها، یک استارتاپ باید بر روی محصول یا سرویسی بنا شود که پاسخگوی این سوال باشد: “چه کاری میتوانیم برای مشتریان ویژه خود انجام بدهیم؟” به عنوان مثال، شما میتوانید در ساخت پیچ در جهان بهترین باشید، اما لزومی ندارد که در ساخت مهره هم خوب باشید. جنبهی جادویی یک استارتاپ این است که همین که در ساخت پیچ بهترین باشید، کافی است تا موفق شوید. یک سازمان رسانهای ممکن است که در رابطه با هزاران نظریه مربوط به انتقال ایدهها و ارزشها به عموم مردم، تامل کند. با این حال، در نهایت این سازمان باید انتخاب کند میخواهد چه چیزی در محتوای تخصصی، بازاریابی دیجیتال، SEO، طراحی و UX، محصول، اینفوگرافیک و نمایش اطلاعات، در جهان بهترین باشد؟ دشوار است که بتوان بهصورت همزمان در همهی این زمینهها بهترین باشید. بهترین کار این است که یک عرصه را انتخاب کرده و از منابع خود برای جستجوی استعدادها استفاده کنید و امیدوار باشید که مشتریان شما ارزش لازم را در انتخاب شما ببینند. همین امر در یک شرکت فناوری که سرویسهایی را در فضای ابری (cloud)، یا محصول یا سرویسی را در قالب یک اپلیکیشن بومی ارائه میکند، اعمال میشود.
2. تالنت (talent) خوب است، اما باید در راستای فلسفهی خدمات و محصولات شما باشد.
در دنیای تجاری امروز، رقابت بیرحمانهای برای استخدام استعدادها در کمترین هزینهی ممکن وجود دارد. هر چه افراد با استعداد بیشتری با هزینهای کمتر در تیم خود داشته باشید، احتمال موفقیت شما در بازار بیشتر است. قاعدهی سادهای است، اما مشکل این جا است که بازار درگیر کمبود استعداد است و به همین ترتیب، یافتن آن کار دشواری است؛ مخصوصا با هزینههای کم! همچنین اگر این حقیقت برای شما آشکار باشد که موفقیت شرکت شما وابسته به چگونگی سازگاری این استعدادها با فلسفهی شرکت شما باشد، مسئله دشوارتر هم میشود. ممکن است که این استعدادها بسیار حرفهای باشند اما رابطهی خوبی با تیم، مدیریت و مشتریان اکوسیستم خود نداشته باشند. شما به عنوان بنیان گذار یک استارتاپ ، صدها مشغله، تعهد، و کار دارید که باید انجام بدهید. با این حال مهمترین نقش، شامل این نکته است که یک سرپرست درجه یک برای ماهیت شرکت خود باشید. این مسئله مشتریان را قادر میسازد که کمپانی را از سایر رقبا تمییز کنند و ویژگیهایی که اغلب در محصولات و خدماتش یافت میشود تشخیص بدهند. در مطلب بعدی، سایر نکات لازم در این زمینه را بررسی خواهیم کرد.
استراتژی رشد استارتآپ شما ، به کمک استراتژی برند شروع میشود!
شما در حال اجرای یک استارتآپ هستید. چه زمانی استراتژی برند را اجرا بهکار میگیرید؟ چه زمانی نیاز دارید که رشد کنید؟ چه زمانی نیاز دارید که مشتریان جدیدی جذب کنید؟ برای یک استارتآپ که در مرحله رشد است ، استراتژی برند میتواند یک ابزار حیاتی و بسیار مهم باشد. بنابراین، پاسخ این سوال که «چه زمانی به استراتژی برند نیاز دارید؟» این است: «نه در همان ابتدای راه اندازی استارتآپ ، اما احتمالا زودتر از چیزی که فکر میکنید !»
استراتژی برند چیست؟
برندسازی فرایندی از تعیین میزان ارزش و اعتبار یک سازمان، محصول یا سرویس است. این فرایند شامل مجموعهای از مشخصات، مزایا و ویژگیها است که یک برند ویژه را تعریف میکنند. اما استراتژی برند، یک برنامهی طولانی مدت برای گسترش موفق یک استارتآپ در راستای دستیابی به برخی از اهداف مهم است. این استراتژی باید بر پایهی اهداف بلند مدت استارتآپ شما بنا شود و نباید بر تاکتیکهای کوتاه مدت تمرکز داشته باشد. در صورتی که این استراتژی جامع باشد، مستقیما بر نیازهای مشتری و محیطهای رقابتی ارتباط داشته و بر تمامی ابعاد کسبوکار شما تاثیر میگذارد. این استراتژی مراحلی دارد که باید رعایت شوند. برای شروع استراتژی برند در ابتدا میبایست اهداف استارتآپ خود را مشخص کنید. ممکن است این اهداف در طی مسیر پیشرفت و رشد استارتآپ شما تغییر کنند، پس بهتر است که در رابطه با اهداف خود منعطف باشید. همچنین میبایست ذینفعان این استراتژی مانند رقبا، کارمندان، سرمایهگذاران، مصرفکنندگان و سایر موارد را بشناسید و آنها را در فرایند استراتژی برند در نظر بگیرید. علاوه بر این، باید برای توسعهی این استراتژی پژوهشهایی را انجام بدهید تا نیازها و خواستههای مشتریان و نیز تمایل آنها به سایر برندهای موجود در بازار را بشناسید. سپس دادههایی را در زمینهی قیمتگذاری، بستهبندی، توزیع، تبلیغات و بازاریابی و هویت برند جمعآوری کنید تا بتوانید از آنها در اجرای استراتژی برندتان بهصورت یکپارچه استفاده کنید. بیشتر بخوانید: چه زمانی نباید اقدام به راه اندازی استارت آپ کرد؟ – قسمت اول
زمان پیادهسازی این استراتژی: بسیار زود در مقابل بسیار دیر
شما در همان روز اول به استراتژی برند نیاز نخواهید داشت. استارتآپ ها در ابتدا باید به درستی محصولات خود را بسازند و پس از آن نگران هر چیز دیگری باشند. اگر شما یک محصول رویشپذیر نداشته باشید، در واقع چیزی برای رشد یک برند یا کمپانی نخواهید داشت. مرحلهی بعدی که همان مرحله توسعه و پیشرفت است، همان جایی است که استراتژی برند میتواند تاثیر هدفمندی داشته باشد. استراتژی برند، با مشخص کردن بهترین مشتریان شما و تعیین این که برای حل نقاط ضعف که هر روز با آن روبهرو هستید، بهتر است کدام کار را در مقایسه با سایر کارها انجام بدهید؛ میتواند به استراتژی رشد و توسعه شما قدرت و نیرو ببخشد. استراتژی برند در واقع تجارب یکتای برند شرکت شما است. زبانی که از طریق آن با بازار ارتباط برقرار میکنید و نتایجی که شما را به سمت افراد و مشتریان درست هدایت میکند، تعریف میکند. اگر برند استارتآپ شما شفاف نیست، استراتژی رشد شما زمانی را برای تعریف اهداف بلند مدت و تاکتیکهای کوتاه مدت برای رسیدن به این اهداف، نیاز دارد.
پیشگیری از افت پیشرفت، پیش از وقوع آن
همانطور که شرکت شما آمادهی پیشرفت و رشد میشود، تیم شما هم رشد خواهد کرد. استراتژی برند که مشخص میکند که شما در واقع چه کسی هستید و کدام یک از تعهداتی که دارید به امور داخلی شما نیز در کنار امور خارجیتان کمک میکند، به شما کمک میکند که افراد درستی را جذب کنید و یک بهسازی داخلی قوی ایجاد کنید. اگر استارتآپ شما برای رشد امور داخلی، برای رشد امور خارجی و رشد هر دوی این موارد آماده باشد، استراتژی برند میتواند استراتژی رشد شرکت شما را هوشمندتر، شفافتر و موفقتر به پیش ببرد.
۷ نکتهی مهم و مورد نیاز شما برای توسعهی استارتآپ وب اپلیکیشن
اگر شما بر روی یک استارتآپ وب اپلیکیشن (Software as a Service-SaaS) کار میکنید، پس در حال کار در یک صنعت هیجانانگیز و پویا هستید. در اوایل سال ۲۰۱۷ سهام وب اپلیکیشن ۲۳ درصد نسبت به سال قبل آن افزایش پیدا کرد و همچنین شاهد رشد ۷۰ درصدی بازار ابری بودیم. تنها به دلیل اینکه بازار ژرف و پر طنین است اما نمیتوان موفقیت را تضمین کرد. شرکت خدمات وب اپلیکیشن شما به نوآوری یک محصول عالی نیاز دارد، البته شما نیز به یک شم تجاری و بازاریابی نیاز دارید تا بتوانید به مردم نشان بدهید که محصولتان چقدر عالی است و آنها را وادار به اشتراکگذاری کنید. در ادامه، ۷ نکتهی مهم و مورد نیاز شما در توسعهی استارتآپ وب اپلیکیشن را مطرح خواهیم کرد؛
1. نرمافزار خود را زیبا و کارا بسازید.
اولین کاری که میکنید باید تمرکز بر تولید یک محصول شگفتانگیز باشد. به احتمال زیاد وب اپلیکیشنی که در حال ساخت آن هستید، کارکردهای مشابهی با سایر محصولات وب اپلیکیشن دارد. بنابراین برای ایجاد تفاوت با رقبای خود چه کاری باید انجام بدهید؟ به شکافهای سایر اپلیکیشنهای موبایل دقت کنید و سعی کنید که در محصول خود این شکافها را پر کنید. در مقایسه با رقبای خود، نرمافزار خود را از نظر بصری جذاب و شهودی و همچنین قابل استفاده در اکثر موبایلها تولید کنید. نرمافزار شما در همان ابتدا کامل و بی نقص نخواهد بود، اما باید برای انجام حداکثر تلاش خود برای ساخت نرمافزاری زیبا و کارا (تاجایی که ممکن است) سرمایهگذاری کنید. تلاش برای ساخت محصول عالی از همان ابتدای کار میتواند مقرون بهصرفه باشد.
2. درنظر داشته باشید که آیا میخواهید از رسانههای اجتماعی استفاده کنید و چگونه میخواهید این کار را انجام بدهید.
در دههی اخیر، رسانهی اجتماعی به یک بازاریابی دیجیتال و تاکتیکی برای جمعآوری منابع مالی مهم تبدیل شده است. در حالی که این مهم مزایای زیادی در شناساندن برند و جذب مشتریان جدید دارد، اما اتفاده از آن برای تبلیغ و جمعآوری منابع مالی نقاط ضعف بزرگتری نیز دارد. بزرگترین چالش قدرت سروصدای افرادی است که از خدمات شما ناراضی هستند که میتواند منجر به نوسان مشتریان بالقوه شما شود. درصد زیادی از افراد تحت تاثیر مواردی قرار میگیرند که در رسانههای اجتماعی مطالعه میکنند که این امر هم خوب است و هم بد. در واقع، ۷۰ درصد سرمایهگذاران ثروتمند بر اساس اطلاعاتی که در رسانههای اجتماعی کسب میکنند، شیوهی سرمایهگذاری خود را تغییر میدهند. این پلتفرمها میتوانند ابزارهای قدرتمندی باشند، اما لازم است که شما برای کسبوکار خود مزایا و معایب آنها را بررسی کنید.
3. درصورت لزوم، مواردی را کنار بگذارید.
اگر شما صاحب کسبوکاری هستید که به تنهایی ان را اجرا و مدیریت میکنید، باز هم نباید همهی کارها را خودتان انجام بدهید. یقینا، زمانی که استارتآپ خدمات وب اپلیکیشن خود را توسعه میدهید، لازم است که کارهای بسیاری را انجام بدهید، اما نباید همهی کارها را خودتان انجام بدهید. سعی کنید که نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید. سعی کنید در موارد نقاط ضعف خود از دیگران کمک بگیرید. هرکدام از نقاط ضعفی که دارید میتوانند برای تولید محصولی بهتر کنار گذاشته شوند.
4. هرگز تسلیم نشوید؛ دوباره تلاش کنید.
در همین حین که برای سرسختتر شدن تلاش میکنید، ممکن است وسوسه شوید که متوقف و تسلیم شوید. به عنوان یک کارآفرین، لحظات سخت اجتناب ناپذیر هستند و به این مفهوم نیست که خدمات و وب اپلیکیشن شرکت شما محکوم شده است. بسیاری از کسبوکارها در گذشته راکد و بیتحرک بودهاند، تا این که رهبر گروه یک ابتکار و ابداعی را نوآوری کرده و روشها و رفتارها را تغییر داده است تا دوباره آن را به دست آورد.
5. فورا برای قیمتگذاری را بر روی محصولات و خدماتتان اقدام کنید.
فکر نکنید که باید خدماتتان را بهصورت رایگان عرضه کنید. تام کولزر، بنیانگذار Aweber میگوید: «هیچ چیزی بیشتر از کسی که با استفاده از کارت اعتباری خود برای یک کسبوکار هزینه پرداخت میکند، ارزش و زیستپذیری ان کسبوکار را ثابت نمیکند.» وب اپلیکیشن شما ممکن است در همین حین که رایگان است، به خوبی کار کند؛ اما اگر پرداخت هزینه برای آن را در راس کار خود قرار ندهید، چگونه میتوانید پتانسیل میزان سودمندی آن را بسنجید؟ صرف نظر از تامین کامیابی و زیستپذیری بازار، قیمت گذاری و تایین هزینه برای محصولات و خدماتتان شما را قادر میسازد که کسبوکار خود را دوباره مزین کنید و رشد سریعتری داشته باشید.
6. بر روی حمایت از مشتریان تمرکز کنید.
هیچ نرمافزاری پس از انتشار بدون خطا نیست. به این حقیقت اقرار کنید که در طی مسیر با دستاندازهایی مواجه شدهاید و سپس هر چه در توان دارید به کار بگیرید تا این مشکلات را برای مشتریان کاهش بدهید. ارائهی پشتیبانی عمده و اصلی برای مشتریان مهمتر از هر مسئلهی دیگری است. زیرا این امر مربوط به نحوهی پاسخگویی شما به اشتباهاتی است که صداقت، اعتماد و وفاداری را برای شرکت شما به ارمغان میآورد. این نکته همچنین در رفع کاستیهای محصولاتتان نیز به شما کمک میکند.
7. از آخرین تکنولوژیها برای جمعآوری دادهها و هوش برای خرید و فروش خود استفاده کنید.
پیش از این که بتوانید حصول خود را با موفقیت خرید و فروش کنید و تغییرات لازم و ضروری را ایجاد کنید، لازم است که بدانید در کجا ایستادهاید. استفاده از آخرین ابزارهای خودکارسازی برای جمعآوری این دادههای هوش، باعث میشود زمانی را که برای تحقیقات و بررسیها صرف میکنید، حذف کنید و این کار به صورت خودکار انجام شود. در یک بررسی که انجام شده است، ۶۵ درصد شرکتکنندگان اعلام کردند که تا پایان این دهه شروع به خودکارسازی فرایند ذکر شده میکنند. از این طریق شما میتوانید بر روی موارد مهمی تمرکز کنید: تحویل یک محصول عالی و ارائهی خدمات برجسته و اصلی به مشتریان برجسته.
با نظارت بر رقبا، استراتژی های کسب و کار بهتری برای خود بسازید
وارد شدن به یک اقیانوس پر از رقیب ممکن است واقعا سخت و خسته کننده باشد. شما مطمئناُ در این راه از مشاوران کسب و کار کمک میگیرید که بتوانید بازار جدید خود را بسازید و استراتژی های کسب و کار پایدار خود را به وجود آورید. اما بیایید صادق باشیم. آیا این واقعا قابل دستیابی است؟ بله، قابل دستیابی است اما ممکن است شانس کمی داشته باشید. آنچه شما میتوانید انجام دهید این است که به طور مرتب وب سایت ها، شبکه های اجتماعی و استراتژی های تبدیل رقبای خود را نظارت کنید. در این مقاله شما میآموزید که: چگونه استراتژی های کسب و کار رقبای خود را پیدا کنید چگونه برای مقابله با آنها تحقیق کنید چگونه مشتریان آنها را به سمت خود بکشانید اگر رقبای شما پایگاه ایمیل گسترده ای دارند، این یک فرصت عالی برای شما است!
همه ما این را شنیده ایم که کمپین های ایمیل موثرترین نوع بازاریابی هستند. درست است، این موثرترین راه برای رسیدن به مشتریان جدید است و اگر رقیب شما کمپین بازاریابی ایمیل داشته باشد شما هم باید حتما داشته باشید. در اینجا راهی وجود دارد که شما بتوانید کمپین های ایمیلی رقیب خود را بیابید. این راه میتواند به شما بسیار کمک کند و راهی بسیار ساده و آسان است. تنها کافی است به خبرنامه رقیب خود بپیوندید و این اصلا کار سختی نیست. این کار برای شما و برای تیم بازاریابی شما بسیار ارزشمند است زیرا میتوانید از استراتژی رقیب خود به راحتی مطلع شوید.
در استراتژی شبکه های اجتماعی رقیب خود به دنبال فرصت بگردید
هر کسب و کاری از طریق شبکه های اجتماعی با پایه و اساس مشتریان خود ارتباط برقرار میکند. اگر شما به طور منظم بر حضور رقبای خود در شبکه های اجتماعی نظارت کنید، میتوانید دریابید که آنها از چه استراتژی هایی استفاده میکنند، در حال نوشتن چه نوع محتوایی هستند و مهم تر از همه میتوانید بفهمید که آیا مشتریانشان از آنها راضی هستند یا نه. اگر مشتریان آنها را ناراضی یافتید باید این سوال را از خود بپرسید که من چه کاری میتوانم انجام دهم تا از رقیبان خود بهتر باشم و مشتریان را راضی کنم؟ اطلاعات ارزشمندی که از تحقیق در مورد رقبای خود در شبکه های اجتماعی به دست میآورید کمک زیادی به شما میکند.
برای پیدا کردن نقطه ضعف های استراتژی رقیب، با مشتریان آنها مصاحبه کنید
همانطور که در بالا اشاره کردیم، نظارت بر وب سایت رقیب بسیار اهمیت دارد، اما چیزی که نباید فراموش کنید ارتباط با مشتریان رقیب است که احتمالا روزی مشتریان شما خواهند شد. سعی کنید مکان هایی را که مشتریان رقیب شما در آنها جمع میشوند پیدا کنید. این مکان ها میتواند موارد زیر باشد: گروه ها یا صفحات فیس بوک گروه ها یا دنبال کندگان رقیب در لینکدین برخی کانال های اختصاصی در صنعت خودتان شما میتوانید با مصاحبه با حدود 20 تا 50 مشتری سوالات زیر را از آنها بپرسید: بزرگترین مشکل شما چیست؟ آیا برای این مشکل راه حلی دارید؟ آیا شما از خدمات یا محصولات آنها (رقیب) استفاده میکنید؟ نظرتان درباره این محصولات و خدمات چیست؟ دوست دارید در محصول چه چیزی بهتر شود؟ پاسخ این سوالات میتواند به شما کمک کند تا به درک بهتری در مورد استراتژی های کسب و کار رقیب خود برسید یا مشکلات محصول و خدمات خود را بفهمید و آنها را برطرف کنید.
بر وب سایت، استراتژی SEO و کلمات کلیدی رقیب خود نظارت کنید
گاهی اوقات، حتی ایجاد کوچکترین تغییر در وب سایت میتواند نرخ تبدیل شما را افزایش دهد. به عنوان مثال وب سایت تجارت الکترونیک رقیب شما از مشتریان درخواست میکند که یک حساب کاربری ایجاد کنند تا بتوانند خرید را انجام دهند. آنها متوجه شدند که وقتی مشتریان بالقوه میفهمند که بدون ایجاد حساب کاربری میتوانند خرید کنند بهتر و بیشتر خرید میکنند، بنابراین تصمیم گرفتند فرم ثبت نام حساب کاربری را حذف کنند. این برای شما بسیار مهم است. زیرا اگر رقیب شما تصمیم به حذف فرم ثبت نام گرفته است پس میزان بازدهی بیشتری وجود داشته است. با نظارت دقیق بر رقیب خود در اینترنت، همیشه میتوانید یک قدم جلوتر از آنها باشید و در طول زمان میتوانید استراتژی های کسب و کار خود را به بهترین شکل بسازید. امروزه بیشتر از پیش شاهد راه اندازی استارت آپ هایی که خدمات یکسانی را پوشش می دهد هستیم . بنابراین در صورتی که قصد راه اندازی استارت آپ خدماتی را دارید ، لازم است که پیش از هر گونه اقدامی ، استراتژی کسب و کار خود را با توجه به آنالیز استراتژی های کسب و کار رقیب خود نوشته و آن را بررسی کنید. بیشتر بخوانید: چه زمانی نباید اقدام به راه اندازی استارت آپ کرد؟